قسم محذوف است تقدير : ان الجزاء لواقع
(قتل) فعل مجهول (اصحاب الخدود) مضاف و مضاف اليه نائب فاعل و اين جمله
دعايي است و استينافيه است و محلي از اعراب ندارد (النار) بدل اشتمال از
الاخدود و ضمير عائد به مبدل منه محذوف است تقدير : النار فيه كوفيون در
اينگونه موارد معتقدند كه الف و لام (النار) نيابت از ضمير نموده است (ذات
الوقود) مضاف و مضاف اليه صفت براي النار (اذ) ظرف زمان گذشته در محل نصب
متعلق به قتل (هم) مبتدا (عليه) جار و مجرور متعلق به قعود (قعود) خبر
براي هم و اين جمله در محل جر مضاف اليه براي اذ (و) حرف عطف (هم) مبتدا (علي
م) جار و مجرور متعلق به شهود و ما اسم موصول است (يفعلون) فعل وفاعل جمله
صله موصول است و محلي از اعراب ندارد وعائد آن به موصول محذوف مي باشد
تقدير : يفعلونه (بالمومنين) جار و مجرور متعلق به يفعلون (شهود) خبر براي
هم و اين جمله در محل جر عطف بر جمله ما بعد اذ (و) عاطفه يا حاليه (ما
نقمو) فعل منفي و فاعلش (منهم) جار و مجرور متعلق به ما نقموا (ال) حرف
استثنا (ان) حرف مصدري (يومنو) فعل و فاعل به تأويل مصدر برده مي شود و
اين مصدر موول منصوب است بنابر مفعول بودن براي مانقموا اي : مانقموا منهم
الا ايمانهم (بالله) جار و مجرور متعلق به يومنوا (العزيز الحميد) دو صفت
براي الله و جمله مانقموا... يا در محل جر است بنابر عطف بر جمله صفت سوم
براي الله (له) جار و مجرور متعلق به محذوف خبر مقدم (ملك السموات) مضاف و
مضاف اليه مبتداي موخر و اين جمله صله موصول است (والارض) عطف بر السموات
(و) استينافيه (الله) مبتدا (علي كل) جار و مجرور متعلق به شهيد و كل مضاف
(شيء) مضاف اليه (شهيد) خبر براي الله و اين جمله استينافيه است و محلي از
اعراب ندارد .