لغات :
1- نعيم :
تن آسايي – فراخي و نعمت – راحتي بهشت – نعمت كثير – اسم ثلاثي
مزيد است .
2- ارائك :
تختهاي مزين و فاخر – جمع مكسر براي (اريكه) (تخت مزين ، تخت
عروسي ، هرچه كه بر آن تكيه زنند و بنشينند مانند تخت و بالش و پشتي) .
3- ينظرون :
مي نگرند – با دقت و تأمل مي نگرند فعل مضارع از ثلاثي مجرد
باب فعل يفعل و متعدي يك مفعولي است گاه به همين معنا به وسيله (الي) متعدي
مي شود و در صورتي كه به وسيله في متعدي شود به معناي انديشيدن و رسيدگي
كردن مي باشد.
4- تعرف :
مي شناسي- فعل مضارع از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل است و متعدي يك
مفعولي است .
5- نضره :
خرمي و تازگي – خوبي و تازه رويي – مصدر ثلاثي مجرد است .
6- يسقون :
نوشانيده مي شوند – به آنها آشامانيده مي شود – فعل مضارع مجهول
از ثلاثي مجرد و معلوم آن از باب فعل يفعل و متعدي يك مفعولي است .
7- رحيق :
شراب خالص – بهترين و خوش ترين شراب – اسم ثلاثي مزيد است .
8- مختوم :
مهر زده شده – مهر و موم شده – اسم مفعول از ثلاثي مجرد.
9- ختام :
مهر – در اصل مصدر ثلاثي مجرد است به معناي مهر نهادن اما به
معناي مهر و چيزي كه به وسيله آن مهر زده مي شود بكار رفته است .
10- مسك :
مشك خوشبوي – اسم ثلاثي مجرد است .
11- ليتنافس :
بايد رغبت كند – بايد بكوشد – فعل امر غائب از باب تفاعل است
و در اين باب به وسيله في متعدي مي شود .
12- متنافسون :
كوشندگان – رغبت كنندگان – جمع مذكر سالم است براي متنافس
(اسم فاعل از باب تفاعل) .
13- مزاج :
آميزش – اختلاط – اسم مصدر است