• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

2 (تتلي) فعل مجهول (عليه) جار و مجرور متعلق به تتلي (آياتنا) مضاف و مضاف اليه نائب فاعل براي تتلي و جمله تتلي... در محل جر مضاف اليه براي اذا (به نظر مشهور) (قال) فعل و فاعل جمله جواب شرط غير جازم است و محلي از اعراب ندارد (اساطير الاولين) مضاف و مضاف اليه خبر براي مبتداي محذوف تقدير : هي اساطير الاولين و اين جمله در محل نصب مقول قول است و جمله اذا... در محل جر صفت دوم براي معتد و يا در محل نصب حال براي معتد (زيرا معتد نكره موصوفه است) و يا حال براي ضمير مستتر در اثيم و يا ضمير مستتر در معتد است .

ترجمه :


چنان نيست ‍‍‍]كه آنها مي گويند] بكله آنچه كه گردآوري مي كنند [اعمالي كه انجام مي دهند] بر قلبهاي آنان چيره شده است (14)


لغات :



1- ران :

چيره شد – غالب شد – زنگار گرفت – تيره و سياه شد – فعل ماضي از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل و لازم است و به وسيله (علي) متعدي مي شود .

2- قلوب : جمع مكسر و مفردش قلب است و قلب در اصل مصدر ثلاثي مجرد است به معناي :

برگرداندن ، زير و رو كردن و واژگونه نمودن و قلب را از آن جهت قلب گويند كه با آمدن افكار و خيالات دگرگون مي شود .

3- يكسبون :

گرد آوري مي كنند – بدست مي آورند – فعل مضارع از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل و متعدي يك مفعولي است .