• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
دروس متداول> پایه دوم> قرآن ( 2 ) > گزیده تفسیر نمونه جلد 1

از بـنى اسرائيل بپرس , چه نشانه هاى روشنى به آنها داديم ؟كـسـى كـه نـعمت خدا را بعد از آن كه به سراغ او آمد تبديل كند (و از آن سـؤاسـتفاده نمايد, گرفتار عذاب شديد الهى خواهد شد) زيرا خداوندشديدالعقاب است سل بنى اسرائيل كم آتيناهم من آية بينة ومن يبدل نعمة اللّه من بعد ما جائته فان اللّه شديدالعقاب

زندگى دنيابراى كافران زينت داده شده است و افراد با ايمان را كه احيانا دستشان تهى است به باد مسخره مى گيرنداين افراد با ايمان و تقوا در قيامت برتر از آنها هستندزيرا خداوند هر كس رابخواهد بى حساب روزى مى دهدزين للذين كفروا الحيوة الدنياويسخرون من الذين آمنواوالذين اتقوا فوقهم يوم القيمةواللّه يرزق من يشا بغير حساب

انسانها (در آغاز) همه امت واحدى بودندخداوند پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت دهند و انذار كنندخـداونـد با آنها كتاب آسمانى به حق نازل كرد تادر ميان مردم در آنچه اختلاف داشتند حكومت كنددر آن اختلاف نكردند مگر كسانى كه كتاب آسمانى را دريافت داشته بودند و بينات ونشانه هاى روشن به آنها رسيده بود آرى ! آنها, بخاطر انحراف از حق و سـتـمـگـرى درآن اخـتلاف كردندخداوند مؤمنان از آنها را به حقيقت آنچه در آن اختلاف داشتند به فرمان خود هدايت فـرمـودخداوند هر كه را بخواهد و لايق ببيند به راه مستقيم هدايت مى كندكان الناس امة واحدة فبعث اللّه النبيين مبشرين ومنذرينوانزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيـما اختلفوا فيه ومااختلف فيه الا الذين اوتوه من بعد ما جائتهم البينات بغيابينهم فهدى اللّه الذين آمنوا لمااختلفوا فيه من الحق باذنه واللّه يهدى من يشا الى صراط مستقيم

آيا گمان كرديد داخل بهشت مى شويد بى آن كه حوادثى همچون حوادث سـخـت گـذشـتـگان به شما برسدهمانها كه شدايد و زيانهاى فراوان به آنها رسيد و آنچنان ناراحت و متزلزل شدند كه پيامبرالهى و افـرادى كـه ايمان آورده بودند گفتند: پس يارى خدا كجاست !آگاه باشيد يارى خدا نزديك استام حسبتم ان تدخلوا الجنة ولما ياتكم مثل الذين خلوا من قبلكم مستهم الباسا والضرا وزلزلوا حتى يقول الرسول والذين آمنوا معه متى نصراللّه الا ان نصراللّه قريب

ازتوسؤال مى كنند چه چيز راانفاق كنند(و هرگونه سرمايه سودمند مادى ومعنوى ) كه انفاق مى كنيد براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مستمندان وواماندگان در راه , بايد باشدو هر كار خيرى انجام مى دهيد خداوند از آن آگاه است يسئلونك ماذا ينفقون قل ما انفقتم من خير فللوالدين والا قربين واليتامى والمساكين وابن السبيلوما تفعلوا من خير فان اللّه به عليم

جنگ (با دشمن ) بر شما مقرر شده است در حالى كه از آن اكراه داريدچه بسا شما از چيزى اكراه داشته باشيددر حالى كه براى شما خير است و مايه سعادت و خوشبختى چه بسا چيزى را دوست داشته باشيد و آن براى شما شر است و خدا مى داند و شما نمى دانيدكتب عليكم القتال وهو كره لكم وعسى ان تكرهواشيئا وهو خير لكم وعسى ان تحبوا شيئا وهو شر لكمواللّه يعلم وانتم لا تعلمون

از تو در باره جنگ كردن در ماههاى حرام سؤال مى كنندبه آنها بگو: جنگ در آن (گناه ) بزرگى استولـى جـلـوگـيـرى از راه خـدا و كـفـر ورزيدن نسبت به او و هتك احترام مسجدالحرام , و خارج كردن و تبعيدنمودن ساكنان آن , نزد خداوند از آن مهمتر است ايـجاد فتنه (و منحرف ساختن مردم از دين خدا) از قتل هم بالاتر استآنها دائما بـا شـمـا مـى جـنگند تا اگر بتوانند شما را ازدينتان باز گردانندهر كس از شما مـرتـد شـود و از ديـنش برگردد, و در حال كفر بميرد,تمام اعمال نيك او در دنيا و آخرت بر باد مـى رود و آنـهـا اهل دوزخند و جاودانه درآن مى ماننديسئلونك عن الشهر الحرام قتال فيه قل قتال فيه كبيروصد عن سبيل اللّه وكفر به والمسجدالحرام واخراج اهله منه اكبر عنداللّهوالفتنة اكبر من القتل ولا يزالون يقاتلونكم حتى يردوكم عن دينكم ان استطاعواومن يرتدد منكم عن دينه فيـمت وهو كافر فاولئك حبطت اعمالهم فى الدنيا والا خرة واولئك اصحاب النار هم فيها خالدون شـان نـزول : پـيش از جنگ «بدر» پيامبراسلام (ص ) «عبداللّه بن جحش » را طلبيد و نـامـه اى بـه او داد, به او فرمان داد پس از آن كه دو روز راه پيمود,نامه را بگشايد و طبق آن عمل كـند, او پس از دو روز طى طريق نامه را گشود و چنين يافت : «پس از آن كه نامه را باز كردى تا «نخله » (زمينى كه بين مكه و طائف است )پيش برو و در آنجا وضع قريش را زير نظر بگير».هـنـگـامـى كـه بـه «نـخـلـه » رسيدند به قافله اى از قريش برخورد كردند به آنهاحمله كردند «عـمـروبن حضرمى » را كشتند و قافله را با دو نفر نزد پيامبر(ص ) آوردند,پيغمبر به آنان فرمود: من به شما دستور نداده بودم كه در ماههاى حرام نبرد كنيد,مشركان نيز زبان به طعن گشودند كـه مـحـمـد(ص ) جـنگ و خونريزى را در ماههاى حرام حلال شمرده , آيه مورد بحث نازل شد و سـپـس «عـبـداللّه بـن جـحش » وهمراهانش اظهار كردند كه در اين راه براى درك ثواب جهاد كـوشـش كـرده انـد و ازپيامبر پرسيدند كه آيا اجر مجاهدان را دارند يا نه ؟ آيه بعد (ايه 218) نازل گرديد.تـفـسـيـر: ايـن آيـه درصدد پاسخ گويى به پاره اى از سؤالات در باره جهاد واستثناهاى آن است , نـخـست مى فرمايد: «از تو در باره جنگ كردن در ماههاى حرام سؤال مى كنند» (يسئلونك عن الشهر الحرام قتال فيه ).سپس مى افزايد:«به آنها بگو: جنگ در آن (گناه ) بزرگى است » (قل قتال فيه كبير).و بـه اين ترتيب سنتى را كه از زمانهاى قديم و اعصار انبياى پيشين در ميان عرب در مورد تحريم پـيـكـار در مـاهـهـاى حرام (رجب , ذى القعده , ذى الحجه ومحرم ) وجود داشته با قاطعيت امضا مى كند.سپس مى فرمايد: چنين نيست كه اين قانون استثنايى نداشته باشد, نبايداجازه داد گروهى فاسد و مفسد زير چتر اين قانون هر ظلم و فساد و گناهى رامرتكب شوند درست است كه جهاد در ماه حـرام مـهـم اسـت «ولـى جـلـوگـيـرى از راه خـدا و كـفـر ورزيدن نسبت به او و هتك احترام مسجدالحرام , و خارج كردن و تبعيدنمودن ساكنان آن , نزد خداوند از آن مهمتر است » (وصد عن سبيل اللّه وكفر به والمسجدالحرام واخراج اهله منه اكبر عنداللّه ).سـپـس مـى افـزايـد: «ايـجاد فتنه (و منحرف ساختن مردم از دين خدا) از قتل هم بالاتر است » (والفتنة اكبر من القتل ).چرا كه آن جنايتى است بر جسم انسان و اين جنايتى است بر جان و روح وايمان انسان , و بعد چنين ادامه مى دهد كه مسلمانان نبايد تحت تاثير تبليغات انحرافى مشركان قرار گيرند, زيرا «آنها دائما بـا شـمـا مـى جـنگند تا اگر بتوانند شما را ازدينتان باز گردانند» و در واقع به كمتر از اين قانع نيستند (ولا يزالون يقاتلونكم حتى يردوكم عن دينكم ان استطاعوا). بنابراين , محكم در برابر آنها بايستيد, و به وسوسه هاى آنها در زمينه ماه حرام و غير آن اعتنا نكنيد و بـعد به مسلمانان در زمينه بازگشت از دين خدا هشدار جدى داده مى گويد: «هر كس از شما مـرتـد شـود و از ديـنش برگردد, و در حال كفر بميرد,تمام اعمال نيك او در دنيا و آخرت بر باد مـى رود و آنـهـا اهل دوزخند و جاودانه درآن مى مانند» (ومن يرتدد منكم عن دينه فيـمت وهو كافر فاولئك حبطت اعمالهم فى الدنيا والا خرة واولئك اصحاب النار هم فيها خالدون ).چه مجازاتى از اين سخت تر و وحشتناكتر كه تمام اعمال نيك انسان نابودشود.