• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
دروس متداول> پايه اول> منطق (1)> کتاب منطق يک مرکز

1 . تشكيل قياس از دو مقدمه جدا از هم، كه هركدام در حقيقت يك قضيه باشد.(43)

بنابر اين، در مثال فقط انسان شاعر است. هر شاعرى حيوان است. پس فقط انسان حيوان است مغالطه صورت گرفته، چرا كه در اين استدلال، قضيه اوّل تركيبى از دو قضيه است: انسان شاعر است و غير انسان شاعر نيست.(44)

2 . تكرار حد اوسط

قياس بايد مشتمل بر حد اوسطى باشد كه به طور كامل و به معناى دقيق كلمه تكرار شود. حال در مواضعى كه حد اوسط در واقع تكرار نشده ولى چنين پنداشته شود كه تكرار شده، مغالطه صورت گرفته است. منشأ اين پندار آن است كه يك لفظ داراى معانى متعدد است و اين لفظ در يك مقدمه به يك معنا و در مقدمه ديگر به معناى ديگر به كار گرفته شده است.

آنچه درباره اين مغالطه بايد در نظر داشت، اين است كه منشأ تعدد معناى يك لفظ گاهى جوهر لفظ است و گاهى هيأت آن و گاهى تركيب آن با الفاظ ديگر. براى اهميت اين نوع مغالطه به بررسى بيشتر درباره منشأ تعدد معناى لفظ مى پردازيم.

الف) جوهر لفظ : اين در جايى است كه دلالت لفظ بر معانى متعدد به سبب ماده لفظ باشد و هيأت لفظ و تركيب آن با الفاظ ديگر نقشى در اين تعدد نداشته باشد ؛ مثل انگور شيرين است. شيرين اسطوره داستانى است. پس انگور اسطوره داستانى است.(45)

تعدد معانى لفظ واحد اعم است از اين كه به علت اشتراك لفظى باشد و يا نقل، مجاز، استعاره، تشبيه، اطلاق و تقييد و ... .

ب) هيأت لفظ : اين در جايى است كه منشأ تعدد معناى لفظ ، هيأت باشد. حال چه هيأت ذاتى (صرفى(؛ مانند: خداوند مختار است. هر مختارى معلول است. پس خداوند معلول است.(46) و چه هيأت عرضى )اعراب و اِعجام) ؛ مانند: خداوند موجَب است. هر موجَبى معلول است. پس خداوند معلول است.)47)

ج) تركيب: منشأ تعدد، تركيب است ؛ يعنى لفظ از حيث ماده و هيأت بر معانى متعدد