چكيده
1 . آدمى براى كشف واقعيت راه هاى متعددى را بر مى گزيند كه برخى درست و برخى نادرست است ؛ به عبارتى ديگر انسان در بسيارى از استدلال ها خواسته يا ناخواسته دچار غلط و خطا مى شود .
2 . خطاپذيرى ذهن ، انگيزه اصلى براى تدوين منطق بوده است و مغالطه در اين دانش بيش از هر بحث ديگرى عهده دار مبارزه با آفت خطاپذيرى ذهن است .
3 . مغالطه استدلالى است كه واجد اركان و شرايط لازم به لحاظ ماده يا صورت و يا هر دو نباشد .
4 . مغالطه علاوه بر ساختار منطقى و يا مواد مشابه بايد براى نقض و ابطال ادعاىِ مخالف اقامه شود .
5 . مغالطه مى تواند بر اساس انگيزه صحيح يا باطل اقامه شود .
6 . فايده مغالطه عبارت است از :
الف) حفظ انديشه از وقوع در خطا ؛
ب) ايمنى از تأثيرپذيرى ؛
ج) حفظ ديگران از سقوط در دام مغالطه ؛
د( غلبه بر مغالِطِ لجوج و تسليم او .
7 . اجزاى مغالطه دو دسته اند :
الف) اجزاى درونى ( اصلى ) كه عبارتند از صورت و موادِ تشكيل دهنده مغالطه ؛
ب ( اجزاى بيرونى ) عَرَضى ) كه عبارتند از امورى كه خارج از متن مغالطه قرار دارند و به طور غيرمستقيم ذهن را به خطا انداخته ، موجب قبول نتيجه استدلال مغالطى مى شوند ؛ مانند تحقير مخاطب ، طرح مطالب بى ربط و به كار بردن اصطلاحات نامأنوس ، تأويل سخن مخاطب به امور غير واقع و خلاف مشهور و ... .
8 . موضوع مغالطه به مسأله خاصى محدود نيست .