• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
          • پا را به اندازه گليم خود بايد دراز کرد!
          • پايان شب سيه سپيد است.
          • پله پله رفت بايد سوي بام.
          • پايين پايين ها جايش نيست، بالا بالاها راهش نيست!
          • پز عالي، جيب خالي!
          • پس از چهل سال چارپا داري، الاغ خودش را نمي شناسد!
          • پس از قرني شنبه به نوروز مي افتد!
          • پسرخاله دوست ديزي!
          • ديز: (ديزه) نوعي ديگ مي باشد.
          • پسر کو ندارد نشان از پدر تو بيگانه خوانش، نخوانش پسر!
          • پشت تاپو بزرگ شده!
          • تاپو: ظرفي از گل چون خمره که در آن آرد و گندم و خرما ذخيره کنند.
          • پنج انگشت برادرند، برابر نيستند!
          • پنجه با شير زدن و مشت با شمشير، کار خردمندان نيست.
          • پوست خرس نزدهِ را مي فروشه!
          • پول است نه جان است که آسان بتوان داد!
          • پول پيدا کردن آسان است، اما نگهداري اش مشکل است!
          • پولدارها با کباب، بي پولها به بوي کباب.
          • پياده شو با هم بريم!
          • پياز هم خودش را داخل ميوه ها کرد!
          • پي خر مرده مي گردد که نعلش را بکند!
          • پيراهن بعد از عروسي براي گل منار خوب است!
          • پيش از آخوند به منبر نرو!
          • پيش ديوار آنچه گويي هوش دار تا نباشد در پس ديوار موش
          • پيش قاضي و مَلَق بازي؟!