• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
  •  متن
  •  
     
     
    شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵

     خلاصه‌ای از مباحث و نکات طرح شده در جلسه به همراه متون مربوطه:

     

    * ص12: مسائل مربوط به ابهام

    * در جایی گفته شده سمنتیک به معنای معناشناسی است و در منطق گزاره‌ها ما با معنای گزاره کار نداریم و این استفاده از تعبیر سمنتیک توسط یکی از دانشوران جا افتاده است. در همان جا گفته شده که بهتر است از تعبیر دلالت (reference) استفاده کنیم. این مرسوم شده که به جای ارزش‌گذاری صدق و کذب از تعبیر سمنتیک استفاده می‌کنند.

    * ابهام مربوط به مفهوم است اما ایشان از سمنتیک ابهام سخن گفته‌اند. توضیح: هر محمولی از این حیث که یک بخش اسمی دارد که محمول تابعی برای اوست، یک قضیه شخصیه است. مآل هر مفهوم مبهم به حمل شدن بر یک x است که یک قضیه اتمی شخصی است. با این نگاه است که بحث سمنتیک قضایا، برای ابهام موضوعیت پیدا می‌کند. اینجاست که سؤال ایشان معنی پیدا می‌کند.

    * عملگرها: ابتدا عملگر منحصر در 4 عمل اصلی بود. اما بشر پس از هزاران سال، از این عملگرها به تابع منتقل شده است. عمل یک چیز مهمی است در ذهن انسان. اولین عملی که در ذهن انسان بوده و برای آن نام‌گذاری کرده است 4 عمل اصلی بوده است. وقتی منطق ریاضی و صوری‌سازی منطق به میان آمد، دیده شد که ذهن با همین مفاهیم عمل و تابع کار دارد و همساز است. در مدلولات تصوری و تصدیقی و در فضای صوری کردن محض و معنا دادن و سپس توابع ارزش و ارزش‌های تابعی مطالبی مطرح شده است که جدا کردن دقیق منطقی آنها به مرور صورت گرفته و مهم است.

    * وقتی کلامی را از مدلول تصوری آن حرف می‌زنیم از ارزش دلالی آن حرف زده می‌شود. در مدلول تصوری یک جمله، چون به معنی ارزش دلالی است و یکی از مهم‌ترین چیزهایی که در مدلول تصوری نقش ایفا می‌کنند، تابع و عملگر است.

    * وقتی می‌گوییم جاءنی اسد، بعد از معنی کردن دو عنصر جاءنی و اسد که هر کدام یک ارزش دلالی دارند، اما اگر می‌گوییم جاءنی اسد یرمی، اسد ارزش دلالی محضش که حیوان مفترس است اما ارزش تابعی آن رجل شجاع است.

    * در فضای منطق‌های کلاسیک عملگر تابع ارزش است اما در فضای منطق‌های غیرکلاسیکی تابعیت ارزش را محل مناقشه می‌دانند.

    * یکی از عملگرها عملگر ترکیب عطفی است که اگر هر دو صادق باشند، خروجی تابع ما صادق است و این خروجی ما تابع ارزش است. اما در مواردی که به پارادوکس برخورد می‌کنیم، مثل ما نحن فیه این سؤال پیش می‌آید که آیا این تابعیت وجود دارد؟

    * وقتی یک نماد را برای ترکیب عطفی گذاشتیم، اگر نماد را از ثابت منطقی تخلیه کردیم، خود این عملگر محتوا دارد و باید دقیق معنی شود.

    * هرچه یک زبان صوری نحو قوی‌تری داشته باشد، سمنتیک را راحت‌تر و پربارتر می‌کند.

    * (برای فهم بهتر سؤالات این ص12 می‌توان به تفصیل بیشتر آن در ص17 و 18 مراجعه کرد)