• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
  •  متن
  •  
     
     
    سه‌شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۵

     خلاصه‌ای از مباحث و نکات طرح شده در جلسه به همراه متون مربوطه:

    * ظاهراً مؤسس پیاده‌روی نجف تا کربلا میرزاحسین نوری بوده‌اند (صاحب مستدرک)

    * ص 10 صورت‌بندی ویژگی سوم از ویژگی‌های اساسی ابهام

    * گویا ایشان در این مقاله، در جهت صورت‌بندی تلاشی نمی‌کنند اما در پایان‌نامه خود تلاشی کرده‌اند ولی به سرانجام نمی‌رسانند.

    * آنچه در استعاره ایشان نقش اساسی دارد سه عنصر است: صفحه زیرین (دامنه)، صفحه واسطه (مفهوم) و سایه تشکیل‌شده (محدوده مصادیق). ایشان در مورد منبع نور حسابی باز نکرده‌اند و نقشی برای آن قائل نشده‌اند.

    * در لغت آنها دو لغت زیاد به کار می‌رود: Boundary – Border. آیا دقیق بودن در مرز خوابیده؟ وقتی می‌خواهند بگویند محمول مرز دقیق ندارد، می‌گویند مرز مال چیزهای دقیق و عددی است.

    * آنها که اصل خاستگاه مفاهیمی مثل قرب و بعد را محسوسات می‌دانند، استعمال آن را در همه چیز از باب تشبیه به مکان می‌دانند. اما در مقابل آنان عده‌ای آن را دارای روح معنایی می‌دانند که قرب و بعد مکانی از مصادیق آن است و امور معنوی را هم شامل می‌شود.

    * ایشان می‌گویند اصل معنای قرب و بعد را امور مکانی می‌دانند.

    * مرز یک مفهوم عرفی است و بعد از آن مهندسین در فضای سطح و خط معنای دقیقی برای آن در نظر گرفته‌اند.

    * اگر کناره، لبه و مرز به معنای عرفی آن باشد، دیگر خط و سطح هندسی نیست و یک سعه‌ای دارد. این هندسه‌دان‌ها بوده‌اند که آن را دقیق کرده‌اند ولی مفهوم عرفی آن دقت ندارد و شما به همین خاطر مجبور بودید که بگویید مرز دقیق از باب تعدد دال و مدلول.

    * این مفهوم مرز و امثال آن مثل ثغر (مفرد ثغور) مفاهیمی عرفی هستند.

    * حتی در توپولوژیک توسعه‌نیافته به نظریه مجموعه‌ها، و در فضای تحلیلی باز هم حرف است در مورد معنای مرز و دو ناحیه‌ای از فضا که بین آنها مرز وجود دارد با این قید که هر مرزی خود بخشی از این فضاست و شرط مرز این است که خود باید عضوی از این فضا باشد و حتی نیازی به حد میل به صفر آن نیست.

    * اصل مرز مکانی، بهره‌ای از مکان دارد و سطحیت و فضائیت و مانعی ندارد که از آن معنای استعاری اراده شود و مثلاً برای نظریه مجموعه‌ها یا عدد قندخون و امثال آن، استفاده شود.

    * به نظر می‌رسد که به‌راحتی می‌شود مرز مغشوش را صورت‌بندی کرد و نمی‌توان گفت که اصلاً نمی‌شود. بلکه از چندین طریق می‌شود. بله، صورت‌بندی دقیق به آن معنایی که گویا ایشان می‌گویند، نمی‌شود و دقت آن متناسب با ذوالصورة است و همانطور که در مورد حاشیه‌ای صورت‌بندی ارائه شد و صورت دقیق هم بود.

    * یکی از راه‌هایی که به نظر می‌رسد همان قطعه قطعه کردن است که خود ایشان در پایان‌نامه خود تصاویری هم ارائه داده‌اند.

    * با این فرض که مرز ناحیه‌ای از فضا باشد و سمنتیک محمول‌ها را بر این اساس سامان دهیم، می‌توان صورت‌بندی از آن ارائه داد.