فایل صوتی
صفحه 46 سطر اول قوله « و اما اللحی»
در این جلسه وارد بحث تشریح فک می شود. فک به دو قسمت تقسیم می شود:
1ـ فک اعلی.
2ـ فک اسفل.
فک اعلی مرکب از 14 استخوان و فک اسفل مرکب از دو استخوان بهم پیوسته است.
استخوان فک اعلی در جلد سوم آناتومی گری صفحه 19 بیان شده است.
فک پایین در جلد سوم آناتومی گری صفحه 32 بیان کرده است.
نکته: در مورد فک پایین در کتاب قانونچه مطرح شده که مرکب از دو استخوان بهم چسبیده است ولی در کتاب آناتومی گری صفحه 32 نوشته است « فک پایین (مندیبل) تحتانی ترین ساختار در نمای قدامی جمجمه می باشد. روی سطح قدامی قاعده مندیبل، جایی که دو طرف مندیبل به هم می رسند یک برآمدگی در خط وسط وجود دارد که به آن برآمدگی چانه می گویند » در اینجا نگفته که دو استخوان می باشد.
در کتاب مفرح القلوب ج 1 ص 151 آمده:
« لحی » بالفتح منبت لحیه را گویند یعنی محل روییدن ریش و حد این دو استخوان از ابرو تا زنخدان است در طول و از صدغ تا صدغ در عرض. و صدغ بالضم بناگوش را گویند و حد فاصل میان لحایَیِ اعلی و اسفل نمایان است. و لحی را فک نیز گویند ».
مراد از « زنخدان » چنانکه در فرهنگ عمید آمده به معنای چانه و زیر چانه است.
توضیح عبارت
و اما اللحی فالاعلی مرکب من اربعه عشر عظما و الاسفل من عظمین متلاصقین
اما فک اعلی مرکب از چهارده استخوان است و فک اسفل مرکب از دو استخوان به هم چسبیده شده است.
و من اثنین و ثلاثین سِناً
عضو بعدی دندان است مصنف می گوید دندان 32 عدد است.
ایشان دندان را جزء استخوان آورده. بحث دندان را می توان در آناتومی گری جلد 3 صفحه 288 و 290 ببینید.
16 دندان در فک اعلی و 16 دندان در فک اسفل است که این به اعتبار اکثر مردم است. اسم دندانها چنانچه در کتاب مفرح القلوب صفحه 153 آمده به این صورت است: چهار دندان جلو را ثنایا می گویند و بعد از چهار دندان، در اطراف هر کدام یک دندان وجود دارد که به آن رباعیات می گویند. بعد از آنها از هم طرف چهار دندان دیگر وجود دارد که به آنها انیاب می گویند بعد از آنها از هر طرف چهار دندان ملاحظه کنید که به آنها طواحن گفته می شود یعنی 16 دندان می باشد. تا اینجا تعداد دندانها 28 عدد می شود در پایان دندان نواجذ یعنی عقل است که 4 تا است و تعداد آنها 32 می شود.
و اما الیدان فکل واحد منهما مرکب من کتف و عضد و ساعد مولف من عظمین متلاصقین یسمیان بالزندین الاعلی و الاسفل و رسغ مولف من ثمانیه اعظم و کف مولف من اربعه و خمسه اصابع مولفه من خمسه عشر عظما
دست مرکب از دو کتف « یعنی دو شانه » و دو عضد « یعنی دو بازو » و دو ساعد که هر کدام مرکب از دو استخوان به هم چسبیده است که به یکی زند اعلی و به دیگری زند اسفل می گویند و مچ که مرکب از 8 استخوان است که در دو ردیف قرار گرفتند و کف دست که مرکب از 4 استخوان و 5 انگشت که مرکب از 15 استخوان است.
اگر شکل کلی دست را بخواهید ببینید در کتاب آناتومی گری ج 2 ص 164 آمده است.
استخوان کتف در ج 2 ص 181 آمده است.
استخوان بازو در ج 2 ص 198 و 207 آمده است.
استخوان ساعد در ج 2 ص 252 و 253 و 256 است.
استخوان مچ در ج 2 ص 274 است که در دو ردیف چیده شده. در ردیفی که به زند چسبیده دارای سه استخوان است و در انتهای آن در سمت انگشت کوچک به عنوان یک زائده، استخوان چهارمی وجود دارد و در ردیف دوم چهار استخوان قرار دارد.
استخوان کف دست در ج 2 ص 274 است در اینجا انگشت شصت را لحاظ نکنید استخوان انگشت کف دست در ج 2 ص 274 است که هر انگشتی دارای سه استخوان است که جمعاً 15 استخوان می شود.
و اما العنق فمرکب من سبعه اعظم هی فقار العنق
اما گردن مرکب از هفت استخوان است که به آنها مهره های گردن گفته می شود به کتاب آناتومی گری ج 3 ص 23 و 198 و 231 و جلد اول صفحه 71 مراجعه شود.
و اما الترقوة فمرکبة من عظمین
ترقوه مرکب از دو استخوان است که در فارسی به آن چنبره گردن می گویند. در آناتومی گری ج 2 ص 173 و 175 و 180 آمده است.
و اما الصدر فمرکب من سبعة اعظم هی عظام القص
« القص » به ضم، قاف سینه را گویند.
در آناتومی گری ج 1 ص 138 آمده است.
اگر به عکس صفحه 138 نگاه کنید می بینید 7 دنده از این 12 دندنه در راستای استخوان خنجری قرار دارد. یعنی اگر این دنده ها را ادامه بدهید به استخوان خنجری متصل می شود.
و اما الظهر فمرکب من سبعة عشر فقرة و اربعة و عشرین ضلعا
اما پشت « یعنی ستون فقرات » مرکب از 17 مهره و 24 ضلع است. برای 17 مهره به جلد اول صفحه 71 مراجعه کنید که به رنگ صورتی و نارنجی کشیده است.
زیرا 12 دندنه در سمت راست و 12 دنده در سمت چپ قرار دارد. به 14 تا از این 24 ضلع به اعتبار اینکه در مقابل سینه قرار گرفته به آنها استخوان صدر گفته می شود.
برای دیدن 24 استخوان دنده ها به صفحه 148 مراجعه کنید.
و اما العَجُز فمرکب من ثلاث فقرة و یتلوه عظمان یسمیان عظمی العانة
اما عجز مرکب از 3 مهره تشکیل شده که در صفحه 71 و 450 عکس آن آمده است.
به این استخوان عجز دو استخوان چسبیده که به آن استخوان عانه می گویند. اما در کتاب آناتومی گری ج 1 ص 45 می گوید 5 تا است « استخوان خاجی که به صورت یک مثلث وارونه به نظر می رسد از اتصال 5 مهره ساکرال تشکیل شده است ».
و اما العُصعُص فمرکب من ثلاث فقرات
عصعص هم مرکب از سه فقره است که در صفحه 71 و 450 آمده.
در قدیم می گفتند این استخوان 3 تا می باشد.