• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

ازنسبت پيغمبرى و بابيت تبرى جسته

ازنسبت پيغمبرى و بابيت تبرى جسته اگر او را پيغمبر يا باب مى پندارند خودش بدين نسبت راضى نبوده قائلينش را تكفير كرده است. درتفسيركوثر مى نويسد:« كسانيكه بگويند: ذكر اسم ربك ــ خودش ــ ادعاى وحى و قرآن نموده كافرند، و كسانيكه بگويند ذكر اسم ربك ادعاى بابيت حضرت بقية الله را كرده كافرند، خدايا شاهد باش كه: هركس ادعاى خدايى يا ولايت كند يا مدعى قرآن و وحى باشد يا كم و زيادى دردين تو بكند كافر است و من ازوى بيزارم. تو شاهدى كه من هرگز ادعاى بابيت نكرده ام». ولقد كفرالذين قالوا ان ذكر اسم ربك ادعى الوحى والقرآن. ولقد كفرالذين قالوا ان ذكر اسم ربك قال اننى باب بقية الله واشهد ان الذى ادعى ربوبيتك او ولايتك اوادعى القرآن والوحى بمثل ما حرمت للناس اوينقص شيئاً من دينك اويزيد فقد كفروانا بريء منه وانك شاهد بانى ما ادعيت بابية المنصوص ــ تفسير سورهء كوثر.سيدعلى محمد هنگامى كه بنوشتن تفسيركوثر اشتغال داشت ادعائى درسر نداشت. فقط خودش را دانشمند لايقى مى پنداشت و ازاينكه خويش را خانه نشين و علما را مصدر كار مى ديد رنج مى برد. درجايى مى نويسد:« خدا برمن منت نهاده قلبم را نورانى نمود. دوست دارم دين خدا را به همان طورى كه درقرآن نازل شده و اخبار اهل بيت برآن دلالت دارد، اظهار كنم». او از نسبتهاى ناروايى كه درباره اش داده مى شد ناراحت بود و ازآنها برائت مى جست. ليكن بعداً برايش روشن شد كه حماقت مردم بيش از حد تصور است نه تنها هرچه را بگويد قبول مى كنند بلكه قدرى هم بدان اضافه مى كنند، آنگاه هوس قائميت درمغزش وارد شد و ادعايش راعلنى نمود.

كتاب بيان و ادعاى قائميت

كتاب بيان و ادعاى قائميت دركتاب بيان باب السابع من الواحدالثانى، مى نويسد:« چنانكه ظهور قائم آل محمد بعينه همان ظهور رسول الله هست، ظاهر نمى شود الا آنكه اخذ ثمرات اسلام را از آيات قرآنيه كه درافئدهء مردم غرس فرموده، نمايد واخذ ثمرهء اسلامنيست الا ايمان به او و تصديق به او. حال كه ثمره برعكس بخشيده، دربحبوحهء اسلام ظاهر شده و كل، نسبت به او اظهار اسلام مى كنند و او را به غير حق درجبل « ماكو» ساكن مى كنند». بازهم درهمان باب نوشته است: « بانفسى كه از اول عمر رياضت ها كشيده و مجاهده ها نموده از براى رضاى خدا واگر قائم آل محمد را درخواب مى ديد به آن خواب افتخار مى نمود، حال كه ظاهر شده به ظهور الله كه اظهر ازهرظهورى است به آيات و بيناتى كه دين اسلام به آن ثابت شده است، عرض برخدا كه نمى شود درجاى خود، ثمرهء ايمان خود را كه ظاهر نمى كند درجاى خود، ازبراى آنچه كه خلق شده قائم نمى شود برجاى خود، فتوى مى دهد بركسى كه شب و روز به او توجه به خدا مى كند و اياك نعبد مى گويد». درهمان كتاب الباب الخامس و العشرين من الواحد الثانى، نوشته است: «اگر مؤمنين به رسول الله و كتاب او يقين كنند كه ظهور قائم و بيان، همان ظهور رسول الله هست به نحو اشرف درآخرت و اين كتاب به عينه همان فرقان است كه به نحو اشرف نازل شده درآخرت، احدى از مؤمنين به قرآن خارج از دين نشده». درهمان كتاب الباب الثالث من الواحد التاسع مى نويسد: « وهم چنين درظهور نقطهء بيان اگر كل يقين كنند به اينكه همان مهدى موعودى است كه رسول خدا(ص) خبرداده يك نفر از مؤمنين به قرآن منحرف نمى شوند از قول رسول خدا(ص)». ما بنا نداريم اين آيين جديد را كاملاً بررسى نماييم و بطلانش را براى شما آشكار سازيم اگر طالب تفصيل هستيد، به كتابهايى كه دررد اين فرقه نوشته شده مراجعه نماييد. هم چنين بنا نداريم تمام افرادى را كه تاكنون ادعاى مهدويت كرده اند مورد بررسى قرار دهيم وادله وبراهين آنان را رسيدگى كنيم و عقائد و احكامشان را تجزيه و تحليل نماييم، زيرا اين مباحث مفصل، ازحوصلهء جلسهء ما خارج است لذا در رد آنان به همان جواب اجمالى سابق اكتفا مى نماييم. بازهم تكرار مى كنم: مهدى موعود، بواسطهء احاديث قطعيه، كاملا تعريف و توصيف شده و دراذهان شيعيان، شخصيت ممتاز و روشنى دارد. اگر شخصى راواجد اوصاف مذكوره يافتند بايد تسليمش گردند و شخص مدعى فاقد اوصاف و علائم را با يد تكذيب كنند. كسانى كه تاكنون ادعاى مهدويت نموده اند واجد آن اوصاف نبوده اند و اگر براى اثبات مدعاى خودشان به حديث واحد و ضعيفى تمسك جويند يا حديثى رابه نفع خويش تأويل و توجيه نمايند دراثبات مدعايشان كافى نيست زيرا يك يا دوخبر درمقابل احاديث كثيرهء قطعيه، حجيت و اعتبار ندارد.

ادعاى باطل و وجود طرفدار

ادعاى باطل و وجود طرفدار مهندس: اگر ادعاى اين افراد پوچ و باطل بود پس چرا اين همه عقيده مند فداكار پيدا كردند؟! هوشيار:عقيده مند شدن و گرويدن عده اى ، به يك شخص دليل حقانيت وى نيست زيرا عقائد و اديان باطل هميشه درجهان بوده و هست و عقيده مندان جدى و فداكارى هم داشته اند. استقامت و فداكارى گروهى نادان و عوام را نمى توان از براهين صدق و حقانيت مدعى و پيشوايشان شمرد. شما تاريخ اديان را بررسى كنيد تا حقيقت برايتان روشن گردد. مثلاً ملاحظه بفرمائيد درهمين عصرى كه عصرعلم و دانش شمرده مى شود ميليون ها افراد بشر درهندوستان وجود دارند كه درمقابل گاو خضوع و ستايش مى كنند و معتقدند آن حيوان درعالم بالا داراى مقام عالى است. كشتن و خوردن گوشتش را حرام مى دانند. بى احترامى و جسارت به آن را گناه مى شمارند. اغلب اتفاق مى افتد كه گاوى بى خيال دروسط خيابان استراحت مى كند و اتومبيلها ناچار مى شوند درپشت سرش توقف كنند، ولى هيچكس حتى پليس حق ندارد مزاحم آن حيوان شود، تا هنگامى كه به ميل خودش از سرراه برخيزد. هندوها براى دفاع از گاو فداكارى ها مى كنند و يكى ازعلل اختلاف مسلمين و هندوها، موضوع كشتن گاو است. همچنين هندوها به قدرى به ميمون احترام مى گذارند و درمقابلش خاضع مى باشند كه آن حيوانات با كمال آزادى مزاحم مردم مى شوند و كسى جرئت ندارد به آنها جسارت كند. مسئله ميمون از مسائل بغرنج دولتى محسوب مى شود، لذا دولت مجبور مى شود هرچندى يكبار، آنها را ازشهرها جمع كند و با كمال احترام به جنگلهاى دوردست رها سازد. تازه اينكار نيز به مقدسين هندو گران مى آيد. كتاب اسلام و عقائد بشرى تأليف يحيى نورى ص 1.02 ــ 103بهرحال گمان مى كنم مسائل مهمى كه نياز به بحث داشت مورد بررسى قرارگرفته و مسأله مهم ديگرى نداشته باشيم اگر صلاح بدانيد جلسات را تعطيل كنيم ، و بيش از اين مزاحم اوقات شريف آقايان نباشيم؟ جلالي: من هم فكر مى كنم مسأله مهم ديگرى نداشته باشيم. دكتر: من كه از اين جلسات بسيار مستفيض شدم، فكر مى كنم ساير برادران نيز چنين باشند. همه ما ميل داريم جلسات ادامه پيدا كند وبازهم بهره مند شويم. ليكن با توجه به كثرت مشاغل جناب آقاى هوشيار، من هم با تعطيل جلسه موافق هستم اميدوارم درفرصت ديگرى بازهم بتوانيم از محضرايشان استفاده نمائيم. دراينجا لازم است ازالطاف ايشان تشكر نمايم خدا فرج حضرت بقية الله اعظم را نزديك گرداند و همه ما را ازخدمتگزاران اسلام و ياران آن جناب قراردهد. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

مدارک و ماخذ کتاب

مدارك و مآخذ كتاب

1ـ قرآن كريم

2ـ نهج البلاغه

3ـ اصول كافى محمد بن يعقوب كليني

4ـ بحارالانوار مجلسي

5ـ اثبات الهداة محمدبن حسن حرعاملي

6ـ صحيح مسلم مسلم بن حجاج نيشابوري

7ـ سنن ابى داود ابوداود سليمان بن اشعر سجستاني

8ـ سنن ابى ماجه ابوعبدالله محمدبن يزيد بن عبدالله بن ماجه

9ـ صحيح ترمذى ابوعيسى محمدبن سوره

10ـ صحيح بخارى محمدبن اسماعيل بخاري

11ـ مسند احمد احمدبن محمد بن حنبل

12ـ مجمع الزوائد على بن ابى بكر هيثمي

13ـ الحاوى للفتاوى جلال الدين سيوطي

14ـ البيان محمدبن يوسف شافعي

15ـ نورالابصار سيد مؤمن شبلنجي

16ـ مشكوة المصابيح محمدبن عبدالله خطيب

17ـ ينابيع المودة شيخ سليمان

18ـ كفاية الطالب محمد بن يوسف كنجى شافعي

19ـ اسعاف الراغبين محمدبن على الصبان

20ـ فصول المهمة على بن محمدبن احمدبن الصباغ المالكي

21ـ ذخائر العقبى محب الدين طبري

22ـ تذكرة خواص الامة سبط بن جوزي

23ـ نظم دررالسمطين محمدبن يوسف

24ـ كنز العمال على بن حسام الدين

25ـ مطالب السؤل محمدبن طلحه شافعي

26ـ الصواعق المحرقة احمدبن حجر هيثمي

27ـ مقدمه ابن خلدون

28ـ الامامة والسياسه ابن قتيبه

29ـ الطبقات الكبير محمدبن سعد

30ـ ملل و نحل شهرستاني

31ـ فرق الشيعه حسن بن موسى نوبختي

32ـ المقالات والفرق سعدبن عبدالله اشعري

33ـ مقاتل الطالبين ابوالفرج اصفهاني

34ـ اغانى ابوالفرج اصفهاني

35ـ وفيات الاعيان احمدبن محمدبن ابى بكر بن خلكان

36ـ تاريخ الرسل و الملوك محمدبن جريرطبري

37ـ البداية والنهاية اسماعيل بن عمربن كثير

38ـ مروج الذهب على بن حسين مسعودي

39ـ تاريخ يعقوبى احمدبن ابى يعقوب

40ـ صفة الصفوة ابوالفرج

41ـ زوضة الصفا ميرخواند

42ـ اثبات الوصية مسعودي

43ـ تاريخ بغداد احمدبن على خطيب بغدادي

44ـ تاريخ ابن عساكر على بن حسن شافعي

45ـ الكامل فى التاريخ ابن اثير

46ـ تاريخ منصورى محمدبن على حموي

47ـ شذرات الذهب ابوالفلاج حنبلي

48ـ العبرفى خبرمن غبر ذهبي

49ـ فتوحات الاسلامية سيداحمد

50ـ لسان الميزان احمدبن حجر عسقلاني

51ـ نزهة النظر احمدبن حجر عسقلاني

52ـ ميزان الاعتدال ذهبي

53ـ رجال بوعلى بوعلي

54ـ رجال مامقانى مامقاني

55ـ منهج المقال علامهء بهبهاني

56ـ مناقب آل ابيطالب محمد بن على بن شهرآشوب

57ـ اعيان الشيعه سيد محسن امين شامي

58ـ تبصرة الولى سيدهاشم بحراني

59ـ الارشاد محمدبن نعمان مفيد

60ـ اعلام الورى طبرسي

61ـ منتخب الاثر لطف الله صافي

62ـ كمال الدين شيخ صدوق

63ـ كتاب الغيبة محمدبن ابراهيم نعماني

64ـ اليواقيت والجواهر شعراني

65ـ سبائك الذهب محمدبن امين بغدادي

66ـ كفاية الموحدين اسماعيل بن احمد طبرسي

67ـ كتاب الغيبة محمدبن حسن طوسي

68ـ الملاحم والفتن على بن موسى بن جعفربن محمدبن طاوس

69ـ الذريعة شيخ آغا بزرگ تهرانى

70ـ على و فرزندانش دكترطه حسين ترجمهء خليليان

71ـ عبدالله بن سبا سيد مرتضى عسكري

72ـ نقش وعاظ دراسلام دكتر على الوردى ترجمه خليليان

73ـ جامع احاديث الشيعه

74ـ المهدى السيد صدرالدين صدر

75ـ كشف الاستار حاج ميرزا حسن محدث نوري

76ـ النصايح الكافيه سيد محمد بن عقيل

77ـ سفينة البحار شيخ عباس قمي

78ـ اضواء على السنة محمود ابوريه