• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

انتظار فرج

انتظار فرج جلالي: مسلمانان در زمان غيبت امام زمان چه وظيفه اى دارند؟ هوشيار: دانشمندان وظائفى را تعيين كرده و در كتابها نوشته اند. مانند: دعا كردن به آنحضرت، صدقه دادن براى او، حج كردن وحج دادن به نيابت او، استعانت و استغاثه به آنجناب و نظائر اينها. البته همهء اينها درجاى خويش نيكوست و احتياجى به بحث ندارد. مهمترين وظيفه اى كه درروايات وارد شده و احتياج به توضيح دارد انتظار فرج است. ليكن تا حدودى مورد غفلت واقع شده و بحث كافى درآن به عمل نيامده است. راجع به فضيلت انتظار فرج روايات بسيارى از ائمه اطهار صادرشده و در كتابهاى حديث موجود است. از باب نمونه:حضرت صادق عليه السلام فرمود: كسيكه با ولايت ما اهل بيت بميرد در حاليكه منتظر فرج باشد مانند كسى است كه در خيمهء قائم باشد.. كمال الدين ج 2 ص 3.57حضرت رضا عليه السلام به واسطهء پدرانش از رسول خدا(ص) روايت كرده كه فرمود: بهترين اعمال امت من انتظار فرج است.كمال الدين ج 2 ص 357.على بن ابيطالب عليه السلام فرمود: كسى كه در انتظاردولت ما باشد مانند كسى است كه در راه خدا به خون خويش بغلتد.كمال الدين ج 2 ص 3.58.حضرت رضا عليه السلام فرمود: صبرو انتظار فرج چقدرخوبست؟! آيا نشنيدند كه خدا در قرآن مى فرمايد: شما درانتظار باشيد منهم در انتظار خواهم بود؟ پس بردبار باشيد زيرا فرج، بعد از نوميدى خواهد رسيد. كسانيكه پيش از شماكمال الدين ج 2 ص 3.58.

از اين قبيل احاديث بسياراست. ائمه اطهار همواره به شيعيان سفارش مى كردند بايد شما در انتظار فرج باشيد. مى فرمودند:انتظار فرج خودش يك نوع فرج است كسيكه در انتظار فرج باشد مانند كسى است كه درميدان جنگ با كفار جنگ كند و در خون خويش آغشته گردد. پس در اين جهت ترديد نيست كه بزرگترين وظيفه مسلمانان در زمان غيبت انتظار فرج مى باشد. اكنون بايد ديد معناى انتظار فرج چيست؟ و چگونه انسان مى تواند منتظر فرج باشد تا به آن همه ثوابهاى كلان نائل گردد؟ آيا در تحقق انتظار فرج همين قدر كافى است كه انسان با زبان بگويد:من منتظر ظهور امام زمان هستم؟ يا گاه و بيگاه با آه و ناله بگويد:خدا فرج امام زمان را نزديك گرداند؟ يا بعداز اداى نمازهاى يوميه و در مشاهد مشرفه براى تعجيل در ظهور دعا كند؟ يا بعد از ذكر صلوات،اللهم عجل فرجه الشريف بگويد؟ يا درروزهاى جمعه دعاى ندبه را با سوز و گداز بخواند؟ البته همهء اينها در جاى خويش نيكوست ليكن گمان نمى كنم تنها اين قبيل كارها انسان را مصداق حقيقى منتظر فرج قرار دهد كه آن همه فضيلت برايش ذكر شده ودر زبان ائمه با كسيكه در ميدان جهاد درخون خودش مى غلتد برابر معرفى شده است. افرادى كه از زيربارهر نوع مسئوليت اجتماعى و وظيفهء امربه معروف ونهى ازمنكر شانه خالى مى كنند، در مقابل انواع فساد و بيدادگرى ساكت و بى اراده اند، صحنه هاى رقت انگيز فساد و ماديگرى وظلم وستم را تماشا مى كنند و در مقابل تمام اين حوادث بيش از اين عكس العملى نشان نمى دهند كه مى گويند: خدا فرج امام زمان را نزديك كند تا جلو مفاسد را بگيرد، گمان نمى كنم وجدان شما اين مطلب را باور كند كه اين افراد سست عنصر را در رديف افرادى قرار دهد كه براى دفاع از دين دست از زن و بچه و مال و ثروت خودشان كشيده و در ميدان جهاد جان گرامى خويش را سپر قرارداده در اين راه شربت شهادت را نوشيده اند؟!

بنابراين، بايد انتظار فرج معناى دقيق تر و ارزنده ترى داشته باشد براى اينكهمطلب بهتر روشن شود ناچارم قبلا دو موضوع را به عنوان مقدمه ذكر كنم سپس به اثبات مقصد بپردازم.

مقدمهء اول:

ازاحاديث استفاده مى شود كه برنامهء كارامام زمان، برنامهء بسيار وسيع و عالى و دشوارى است، زيرا بايد تمام جهان را اصلاح كند، ظلم و ستم را بطور كلى ريشه كن سازد، آثار كفرو بى دينى و ماديگرى را براندازد، تمام افراد بشر را خداپرست گرداند، دين اسلام را دين رسمى و همگانى جهانيان قراردهد، عدل وداد را درتمام گيتى گسترش دهد، مرزهاى موهوم و غلط را از مغز افراد بشر بيرون كند، تا همهءآنان زير يگانه پرچم خداپرستى با صلح و صفا زندگى كنند. تمام اقوام و ملل ونژادهاى بشر را تحت پرچم واحد توحيد داخل كند و حكومت واحدجهانى اسلام را تأسيس نمايد.البته اهل تحقيق و دانشمندان مى دانند كه اجراى چنين برنامه اى بسيار سنگين ودشوار است. بقدرى دشواراست كه گروهى در اصل امكان تحقق آن ترديد دارند. بنابراين، درصورتى ممكن است يك چنين نقشهء وسيع و عالى اجرا شود كه مزاج بشريت براى پذيرش آن مهيا گردد،سطح افكارعمومى به قدرى ترقى كند كه خواستار يك چنين برنامهء خدايى باشند و اسباب و مقدمات نهضت امام زمان ودادگستر جهان از هرجهت فراهم گردد.

مقدمهء دوم:

از احاديث اهل بيت استفاده مى شود كه امام زمان(ع) و يارانش به وسيلهء جنگ و جهاد، بركفر و ماديگرى و بيداد گرى غلبه مى كنند و به واسطهء نيروى جنگي، سپاه دشمن و طرفداران بى دينى و ظلم و ستم را مغلوب مى سازند. احاديث اين باب بسيار است. از باب نمونه: امام محمد باقر(ع) فرمود: مهدى ازاين جهت، باجدش محمد شباهت دارد كه با شمشيرقيام مى كند، دشمنان خدا و رسول و ستمكاران و گمراه كنندگان را به قتل مى رساند، با شمشير و ترس نصرت مى يابد، هيچ يك از لشگريانش با شكست مواجه نمى شوند

(1)

. بشير مى گويد: خدمت حضرت ابى جعفر(ع) عرض كردم: مردم مى گويند وقتى مهدى قيام كرد كارها طبعاً برايش روبراه مى شود و باندازه شاخ حجامتىهم خونريزى نمى شود؟ بحارالانوارج 51 ص 2.18. حضرت فرمود: به خدا سوگند چنين نيست. اگر چنين موضوعى امكان داشت براى رسول خدا صورت مى گرفت. درصورتى كه در ميدان جنگ دندانش خونين شد و پيشانى مباركش شكست. به خدا قسم نهضت صاحب الامر هم انجام نمى گيرد مگر اينكه در ميدان جنگ عرق بريزيم و خونها ريخته شود. سپس دست به پيشانى مباركش كشيدبحارالانوار ج 52 ص 358.

از اين قبيل اخبار استفاده مى شود كه موفقيت و پيروزى مهدى موعود تنها در اثر تأييدات الهى و نيروى غيبى نيست و بنانيست كه بدون توسل به نيروهاى ظاهري، به طور اعجاز برنامه هاى اصلاحى خويش را به مرحله اجرا درآورد، بلكه علاوه برتأييدات الهي، از نيروى سپاه و سلاحهاى جنگى نيزاستفاده خواهد كرد. ترقى و پيشرفت حيرت انگيز علوم و صنايع و اختراع سلاحهاى مخوف و خطرناك جنگى را نيز در نظرداشته باشيد. با توجه به اين دو مطلب اكنون بايد ديد كه شرائط ظهور مهدى موعود چيست؟ مسلمانان در قبال نهضت آنجناب چه وظيفه اى دارند و در چه صورتى مى توان گفت مسلمانان براى قيام جهانى و دشوار آن حضرت آمادگى دارند و در انتظار ظهور و تأسيس دولت نيرومند الهى روزشمارى مى كنند؟. من از احاديث اهل بيت چنين استفاده مى كنم كه مهمترين وظيفهء مسلمانان در زمان غيبت امام زمان اين است كه اولا در اصلاح نفوس خودشان كوشش و جديت كنند، به اخلاق نيك اسلامى آراسته شوند، به وظائف فردى خودشان عمل نمايند واحكام و دستورات قرآن رابه كار بندند. ثانياً احكام و برنامه هاى اجتماعى اسلام را استخراج كنند و در بين خودشان بطور كامل اجرا سازند. به واسطهء اجراى برنامه هاى اقتصادى اسلام مشكلات اقتصادى خودشان را حل كنند و بافقر و بيكارى و تمركز ثروتهاى غيرمشروع مبارزه نمايند و با بكار بستن قوانين نورانى اسلام جلو ظلم وبيدادگرى را حتى المقدور بگيرند. به طور خلاصه احكام و برنامه هاى سياسى و اجتماعى و اقتصادى و حقوقى و عبادى اسلام را بطور كامل در بين خودشان اجرا نمايند و نتائج درخشان آنرا عملاً درپيش جهانيان مجسم سازند.در تحصيل دانش و صنايع جديت نمايند وغفلت و سستى و عقب افتادگى سابق خودشان را جبران كنند. نه تنها خودشان را به كاروان تمدن بشرى برسانند بلكه از هر جهت برجهانيان تقدم جويند. عملاً به جهانيان بفهمانند كه احكام و قوانين نورانى اسلام مى تواند مشكلاتشان را حل كند و سعادت دوجهانى آنان را تضمين نمايد. با بكار بستن قوانين و برنامه هاى نورانى اسلام يك دولت نيرومند و مقتدراسلامى به وجود آورند و به عنوان يك ملت متمدن و نيرومند و مستقل اسلامى در صفحهء گيتى ظاهر شوند.نيروى شرق و غرب را مهار كنند و مقام رهبرى جهانيان را اشغال نمايند. در تقويت نيروى دفاعى و تحكيم قواى نظامى و تهيهء سلاحهاى جنگى تا سرحد قدرت بكوشند. ثالثاً طرحها و برنامه هاى سياسى و اقتصادى و اجتماعى اسلام را استخراج كنند و به سمع جهانيان برسانند. ارزش و مزاياى برمانه هاى خدايى را براى بشريت به اثبات رسانند. افكار جهانيان را براى پذيرفتن قوانين خدايى آماده سازند، اسباب و مقدمات حكومت واحد جهانى اسلام و مبارزهء با ظلم و بيدادگرى را آماده نمايند.

كسانى را كه در اين راه سعى و كوشش مى نمايند و براى پيشبرد هدف مقدس امام زمان و تهيهءاسباب و مقدمات نهضت و قيام آن جناب جديت مى كنند، مى توان منتظرفرج خواند و درباره شان گفت خودشان را براى ظهورو قيام مهدى دادگستر آماده مى سازند. چنين افراد فداكار و كوشايى را مى توان گفت مانند كسانى هستند كه در ميدان جنگ در خون خويش مى غلتند. اما افرادى كه حل مشكلاتشان را از قوانين موضوعه بشرى انتظار دارند، قوانين اجتماعى و سياسى اسلام را به طور كلى ناديده گرفته اند احكام اسلام را در مساجد و معابد محصور نموده در بازار و اجتماعشان اثرى از اسلام ديده نمى شود، انواع فساد و بيدادگرى رامشاهده مى كنند و به جز گفتن« خدافرج امام زمان رانزديك كند» عكس العملى نشان نمى دهند، در علوم و صنايع كاسه ليس دگرانند، اختلافات داخلى و پراكندگى در بينشان حكمفرماست، با اجانب مى سازند ولى با خودشان نمى سازند، دربارهء چنين ملتى نمى توان گفت منتظر فرج آل محمد و نهضت مهدى موعود مى باشند. چنين افرادى براى تأسيسحكومت جهانى اسلام آمادگى ندارند، گرچه روزى صدها مرتبه بگويند: اللهم عجل فرجه الشريف.

من اين مطلب را از روايات انتظار فرج به خوبى مى فهمم. به علاوه، در روايات ديگر هم كم و بيش بدين موضوع اشاره شده است.ازباب نمونه: امام صادق(ع) فرمود: خودتان را براى ظهور ونهضت قائم ما آماده سازيد و لو به ذخيره كردن يك تير باشد.. بحارالانوار ج 52 ص366عبدالحميد واسطى مى گويد: به حضرت باقر(ع) عرض كردم: ما به انتظار اين امر از كسب و بازار هم دست كشيديم؟ فرمود: اى عبدالحميد آيا گمان مى كنى كسى كه جانش را در راه خدا وقف نمود خدا برايش گشايش قرار نمى دهد؟ بخدا سوگند خدا دركارهايش گشايش خواهد داد. خدا رحمت كند بنده اى را كه امرما را زنده بدارد. عبدالحميد گفت: اگر پيش از قيام قائم مرگ من فرارسد چه خواهد شد؟ فرمود: هريك از شما كه بگويد: اگر قائم را درك كنم يارى اش مى نمايم، مانند كسى است كه در ركاب آنجناب شمشير مىزند. بلكه مانند كسى است كه در خدمت آنحضرت به شهادت نائل گرددكمال الدين ج2ص357

ابوبصير مى گويد: روزى امام صادق عليه السلام به اصحابش فرمود: آيا شما را خبر ندهم به چيزى كه خدا اعمال بندگانش را جز به آن قبول نمى كند؟ابوبصيرعرض كرد: بفرماييد. فرمود: شهادت به يگانگى خدا و پيمبرى محمد و اعتراف به دستورات خداو دوستى با ما و بيزارى از دشمنانمان و تسليم در مقابل ائمه و پرهيزكارى وجديت وآرامش و درانتظار قائم بودن. سپس فرمود: براى ما دولتى است كه هروقت خدا بخواهد تأسيس خواهد شد. هركس ميل دارد كه از اصحاب و ياران قائم ما باشد بايد در انتظار فرج باشد. پرهيزكارى را شيوه خويش كند به اخلاق نيك آراسته گردد و درهمان حال در انتظار قائم ما بسربرد. اگر چنين بود و پيش ازقيام قائم مرگش فرارسيد به اجرو ثواب كسانى كه قائم را درك مى كنند نائل خواهد گشت. اى شيعيان جديت و كوشش نماييد و منتظر ظهور آنجناب باشيد، اى گروهى كه مورد توجه ورحمت خدا واقع شده ايد پيروزى گوارايتان باد.غيبت نعمانى ص106

بررسى احاديث مخالف قيام

مهندس: جناب آقاى هوشيار! ازسخنان گذشته شما، در بحث انتظار فرج، چنين استفاده شد كه شيعيان درزمان غيبت امام زمان عليه السلام موظفند درتأسيس حكومت اسلامى واجراى كامل قوانين سياسى و اجتماعى اسلام تلاش و جهاد كنند و بدين وسيله اسباب و مقدمات ظهور و قيام جهانى آن حضرت را فراهم سازند، گمان مى كنم سخن شما با مفاد بعضى احاديث سازگار نباشد. چنانكه خود شما اطلاع داريد تعدادى حديث داريم كه از هرگونه قيام ونهضتى كه قبل از قيام حضرت مهدى انجام بگيرد، نهى مى كند. اگر آن احاديث را مورد بررسى قرار دهيد بسيار خوب است.

هوشيار: از تذكر مناسب شما بسيار ممنونم. البته لازم است احاديث مذكور را از دو جهت مورد بحث قراردهيم: اولاً از لحاظ سند بررسى شود كه آيا صحيح و معتبرهستند يا نه. ثانياً از جهت دلالت كه آيا مى توانند دليل منع هرگونه قيام ونهضتى باشند يا نه. ولى قبل از بحث و بررسى احاديث مناسب مى دانم مطلب ديگرى رابه عنوان مقدمه يادآورشوم. بنابراين، مسأله را دردو بخش مورد بحث قرار مى دهيم: بخش اول: حكومت در دين. بخش دوم: بررسى احاديث.

حكومت درمتن دين

حكومت درمتن دين از مطالعه متن احكام وقوانين اسلام به خوبى استفاده مى شود كه: دين اسلام فقط يك دين عقيدتى و عبادى نيست بلكه يك نظام كامل عقيدتي،عبادي، اخلاقي، سياسي، و اجتماعى است. احكام و قوانين اسلام را به طور كامل مى توان به دو دسته تقسيم نمود. دسته اول: احكام فردي: مانند: نماز، روزه، طهارت، نجاست، حج، اطعمه، اشربه، و نظيراينها. انسان در عمل كردن به اين وظائف نيازى به حكومت وتعاون اجتماعى ندارد. بلكه خودش به تنهائى مى تواند انجام وظيفه نمايد. دسته دوم:احكام اجتماعي، مانند: جهاد، دفاع، امربه معروف ، نهى ازمنكر، قضا وحل اختلافات، قصاص، حدود و ديات، تعزيرات، حقوق مدنى و جزائي، روابط مسلمين با خودشان وباكفار، زكات و خمس. اين قبيل احكام به زندگى اجتماعى و سياسى انسانها مربوط مى شود. انسانها چون ناچارند با هم زندگى كنند، در زندگى اجتماعى با تزاحمات و برخوردهائى مواجه خواهند شد و به همين جهت نياز به قوانينى دارند كه جلو تعديات و تجاوزات را بگيرد و حقوق افراد را تضمين كند. شارع مقدس اسلام از اين امر مهم و حياتى غفلت نكرده و به همين منظور قوانين حقوقى و جزائى و مدنى را جعل و تدوين نموده و براى حل اختلافات و اجراى كامل آنها احكام و دستورات قضائى را پيش بينى نموده است. ازجعل و تدوين اين قوانين به خوبى استفاده مى شود كه دستگاه قضا و داورى در متن دين اسلام قرار دارد و شارع مقدس به چنين تشكيلاتى عنايت داشته است. جهاد درراه خدا و دفاع از اسلام و مسلمين نيز بخش عظيمى از احكام و قوانين اسلام را تشكيل مى دهد كه دهها آيه و صدها حديث دراين باره صادر شده است. از باب نمونه: خداوند حكيم به مؤمنين مى فرمايد: .

سورهء حج آيهء 78.

سورهء بقره، آيهء 193.

سوره توبه، آيهء 12.