• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

بدانها اقتدا نمود به سوى راه راست هدايت شده است. خدا محبت آنها رانصيب كسى نمى كند جز اينكه اهل بهشتش مى گرداند.ينابيع المودة ج 1 ص 5.4.على بن ابيطالب(ع) به مردم فرمود: شما را به خدا سوگند! آيا مى دانيد كه رسول خدا در آخرين خطبه خويش فرمود:«اى مردم من كتاب خدا و اهل بيتم را در ميان شما مى گذارم. به آنها تمسك جوييد تا گمراه نشويد،زيرا خداوند دانا به من خبر داده و عهد كرده كه آن دو چيز تا قيامت از هم جدا نشوند.پس عمربن الخطاب غضبناك به پا خاسته عرض كرد: يا رسول الله! اين سخن دربارهء تمام اهل بيت تواست؟ پاسخ داد:نه. اين حكم دربارهء اوصياى من است كه اولشان على بن ابيطالب برادر و وزير و وارث و خليفه من و صاحب اختيار مؤمنين مى باشد. بعد از على فرزندم حسن و بعداز او فرزندم حسين و بعد از او نه نفر ازاولاد حسين اوصياى من مى باشند كه تا قيامت يكى پس از ديگرى خواهند آمد.آنان در زمين، شاهد و حجت بر مردم و خزينه هاى دانش و معدن هاى حكمت هستند. هركه از آنها اطاعت نمايد از خدا اطاعت نموده است و هر كس نافرمانى آنان را كند با خدا عصيان ورزيده است؟ ــ وقتى كلام على (ع) به اينجا رسيد ــ تمام حاضرين در پاسخ آن حضرت عرض كردند: ما شهادت مى دهيم كه رسول خدا چنين فرمود.

جامع احاديث الشيعه ج1مقدمه.از امثال اين احاديث كه در كتب شيعه و سنى زياد است، چند مطلب مهم استفاده مى شود: الف: چنانكه قرآن تا قيامت در بين مردم باقى خواهد ماند، عترت و اهل بيت پيغمبر هم تا قيامت باقى خواهند ماند پس اين گونه احاديث را مى توان از ادلهء وجود امام غائب شمرد. ب: مراد از عترت اوصياى دوازده گانهء پيغمبر است. ج: پيغمبراكرم(ص) مسلمين را بعد از خودش در حيرت و بلا تكليفى رها نكرده است بلكه عترت و اهل بيت خودش را مرجع علمى و هدايت قرار داده و اقوال و اعمالشان را حجت و معتبر دانسته و در تمسك به آنها تأكيد و سفارشنموده است. د: امام هرگز از قرآن و احكام آن جدا نمى شودو برنامه اش بسط و ترويج احكام قرآن خواهد بود. بنابراين بايد به احكام و دستورات قرآن كاملاً عالم باشد، چنانكه قرآن در طريق راهنمايي، مردم را به ضلالت نمى اندازد و هركس بدان متوسل شد بدون شك رستگار مى شود، همچنين امام هم در طريق هدايت اشتباه و خطا ندارد و اگر مردم در اعمال و گفتارشان از وى پيروى نمودند بايد بدون ترديد به سعادت واقعى نائل شوند. يعنى امام از خطا و اشتباه معصوم است.

على گنجينهء علوم نبوت

على گنجينهء علوم نبوت از احاديث و سيرهء پيغمبر (ص) به خوبى استفاده مى شود كه آن جناب چون ملاحظه مى فرمود كه: همهء اصحاب قابليت و استعداد تحمل علوم نبوت را ندارند و اوضاع روز هم چندان مساعد نيست . ليكن مسلمين خواهى نخواهى روزى به آنها نيازمند مى گردند لذا على بن ابيطالب(ع) را بدين منظور برگزيد و اثقال علوم نبوت و معارف اسلام را نزدش وديعه گذاشت و شب و روز در تعليم و تربيتش كوشش مينمود. در اينجا لازم است احاديثى در اين باره، نقل شود تا حقيقت روشن گردد. على (ع) در دامن پيغمبر تربيت شد وهميشه باوى بود.اعيان الشيعه ط 1 ج 3 ص11پيغمبر به علي(ع) مى فرمود : خدا به من دستور داده كه ترا به خويش نزديك گردانم و علومم را تعليم تو نمايم. تو هم بايد در حفظ و ضبط آنها كوشش كنى و بر خدا لازم است كه ترا تأييد كند

ينابيع الموده ج 1 ص 1.04.علي(ع) مى فرمود: هرچه را از رسول خدا شنيدم فراموش نكردم.اعيان الشيعه ج 3.علي(ع) مى فرمود: پيغمبر (ص) ساعتى را در شب و ساعتى را در روز به من اختصاص داده بود كه خدمتش مشرف مى شدمينابيع الموده ج 1 ص 7.7.به علي(ع) عرض شد : چرا شما از بقيهء اصحاب بيشتر حديث داريد؟ پاسخداد: من هر وقت چيزى از پيغمبر سؤال مى كردم جواب مى داد و هروقت ساكت مى شدم خودش،ابتداء بسخن مى كرد.. ينابيع المودة ج 2 ص 3.6 الطبقات الكبير تأليف محمد بن سعد كاتب واقدى ط « ليدن» ج2بخش دوم ص 1.01.علي(ع) مى فرمايد: رسول خدا(ص) به من فرمود: سخنان مرا بنويس. عرض كردم : يارسول الله! مى ترسى فراموش كنم؟ پاسخ داد: نه،زيرا از خدا خواسته ام كه ترا حافظ و ضبط كننده قرار دهد. ليكن بايد مطالب را براى شركاى خودت و امام هاى از اولادت ضبط كنى. به بركت وجود امامان است كه باران برمردم نازل مى شود و دعايشان مستجاب مى گردد و بلاها از سرشان رفع مى شود و رحمت از آسمان نازل مى گردد. سپس به حسن(ع) اشاره نموده فرمود:اين اولين امام بعد از تواست. سپس به حسين(ع) اشاره نموده فرمود: اين دومين آنها است بعداً فرمود: ائمه از اولاد حسين خواهند بود.

.عن اميرالمؤمنين عليه السلام قال قال رسول الله (ص): يا على اكتب ما املى عليك. قلت يا رسول الله اتخاف على النسيان؟ قال:لا، وقد دعوت الله عزوجل ان يجعلك حافظاً و لكن اكتب لشركائك ،الائمة من ولدك. بهم تسقى امتى الغيث و بهم يستجاب دعائهم و بهم يصرف الله عن الناس البلاء و بهم تنزل الرحمة من السماء و هذا اولهم واشارالى الحسن.ثم قال: وهذا ثانيهم و اشار الى الحسين.ثم قال :والائمة من ولده ينابيع الموده ج 1 ص 1.7

كتاب علي

كتاب علي آرى على بن ابيطالب (ع) با استعداد ذاتى و توفيقات خداوندى و سعى و جديت پيغمبراكرم(ص) علوم و معارف رسول خدا را فرا مى گرفت و در كتابى ثبت مى نمود.آن كتاب جامع را باوصياى خويش تحويل داد تا در مواقع ضرورت، مردم از آن بهره مند گردند.اين موضوع در احاديث اهلبيت(ع) منصوص است از باب نمونه: حضرت صادق(ع) فرمود: نزد ما چيزى موجود است كه احتياج به مردم نداريم ولى مردم به ما نيازمند مى باشند،زيرا در نزد ما كتابى وجود دارد كه املاى رسول خداست و با خط علي(ع) نوشته شده است. آن كتاب جامعى است

. بكربن كرب الصيرفى قال سمعت اباعبدالله (ع) يقول: ان عندنا مالانحتاج معه الى الناس و ان الناس ليحتاجون الينا، وان عندنا كتاباً املاء رسول الله (ص) و خط على عليه السلام؛ صحيفة فيها كل حلال و حرام ــ جامع احاديث الشيعه ج 1مقدمه.حضرت ابوجعفر(ع) به جابر فرمود: يا جابر! ما اگر از عقيده و آراء خودمان براى شما حديث مى كرديم به هلاكت مى افتاديم ليكن احاديثى را براى شما مى گوييم كه از رسول خدا ذخيره نموده ايم چنانكه مردم طلاو نقره را ذخيره مى كنند.جابرعن ابى جعفر(ع) قال: يا جابر انالوكنا نحدثكم برأينا لكنا من الهالكين و لكنا نحدثكم باحاديث نكنزها عن رسول الله كما يكنز هؤلاء ذهبهم و فضتهم، جامع احاديث الشيعه ج 1.عبدالله سنان مى گويد:از حضرت صادق(ع) شنيدم كه مى فرمود: در نزد ما جلدى موجود است بطول هفتاد ذراع كه رسول خدا(ص) مطالبش را املاء نموده و على (ع) به دست مباركش آنها را نوشته است. تمام احتياجات علمى مردم، در آن موجود است حتى ارش خراش و خدشه اى كه به بدن وارد شودجامع احاديث الشيعه ج1.

وارثان علوم نبوت

جناب آقاى فهيمى شما امامت اولاد رسول خدا (ص) را قبول نداريد ليكن به هر حال، اقوال آنان را بايد حجت و معتبر بدانيد. چنانكه احاديث صحابه و تابعين را حجت و معتبر مى دانيد، بايد احاديثى را هم كه بوسيلهء ذريه و عترت پيغمبر روايت شده حجت بدانيد زيرا به فرض اينكه امام نباشد اما حق روايت كردن كه از ايشان سلب نشده است.ارزش اقوالشان به طور حتم، از يك راوى معمولى بيشتر است دانشمندان اهل سنت نيز، به مقام علم و قدس و پاكدامنى آنان اعتراف نموده اند.اگر در صدد تحقيق باشيد مى توانيد به كتابهاى ذيل مراجعه نماييد: كتاب مطالب السؤل تأليف محمد بن طلحه، تذكرة خواص الامة ، فصول المهمة تأليف ابن صباغ مالكي، كتاب نورالابصار تأليف شبلنجي، الصواعق المحرقة تأليف ابن حجر، تاريخ ابن خلكان. كتاب الصفوة تأليف ابى الفرج ،روضة الصفا ج 3 ، اثبات الوصية تأليف مسعوديائمه بارها مى فرمودند: ما از رأى خودمان چيزى نمى گوييم بلكه وارث علوم پيغمبر هستيم ، هر چه را بگوييم به واسطهء پدرانمان از پيغمبر نقل مى نماييم از باب نمونه: حضرت صادق(ع) مى فرمود: حديث من حديث پدرم ميباشد و حديث پدرم ، حديث جدم مى باشد و حديث جدم ، حديث حسين است و حديث حسين، حديث حسن است و حديث حسن ، حديث اميرالمؤمنين است و حديث اميرالمؤمنين حديث رسول الله است و حديث رسول خدا، قول خداستهشام بن سالم و حماد بن عثمان و غيره قالوا سمعنا اباعبدالله عليه السلام يقول: حديثى حديث ابي، و حديث ابى حديث جدي، و حديث جدى حديث الحسين ، و حديث الحسين حديث الحسن، وحديث الحسن حديث اميرالمؤمنين و حديث اميرالمؤمنين حديث رسول الله ، و حديث رسول الله قول الله ــ كتاب جامع احاديث الشيعه، مقدمهء ج 1.

جناب آقاى فهيمي! از شما انصاف مى خواهم آيا سخنان حسن و حسين دو جوانان اهل بهشت وعلى بن الحسين با آن مقام تقوى و عبادتش و محمد بن على و جعفربن محمد با آن مقام علم و پرهيزكارى كه داشتند، به اندازهء احاديث « ابوهريره» و «سمرة بن جندب» و «كعب الاحبار» هم ارزش ندارد؟!!! آرى پيغمبر اسلام على و اولادش را گنجينهء علوم خويش قرار داد و اين موضوع اساسى را كراراً به مسلمين گوشزد مى نمود و در مواقع و جاهاى مناسب ،مردم را به سوى ايشان سوق مى داد . متأسفانه مسير حقيقى اسلام منحرف شد، و جامعهء مسلمين از علوم گرانبهاى اهلبيت محروم گشتند، و اسباب عقب افتادگى آنان فراهم گشت. جلالى : من هنوز سئوالات زيادى در ذهنم هست ولى چون وقت گذشته، طرح آنها را براى جلسه بعد مى گذارم. مهندس: اگر برادران موافق باشند جلسه بعد در منزل ما تشكيل شود و ادامه بحث هم براى آنجا بماند.

آيا امام حسن عسكرى فرزندى داشته؟

شب شنبه دوستان در منزل آقاى مهندس جمع شدند و با طرح سئوالى از طرف آقاى جلالي، جلسه رسميت يافت: جلالى : من شنيده ام كه امام حسن عسكري(ص) اصلاً فرزندى نداشته است؟ هوشيار : از چند راه مى توان اثبات كرد كه امام حسن عسكرى (ع) داراى فرزند بوده است.

الف : در احاديث زيادى كه از پيغمبر اكرم و ائمه اطهارعليهم السلام صادر شده است تصريح شده كه : ازحسن بن على بن محمد فرزندى به وجود خواهد آمد كه پس از غيبت طولانى براى اصلاح عالم قيام مى نمايد و زمين را پر از عدل و داد مى كند. اين موضوع با تعبيرات مختلف در روايات وارد شده است مثلاً : مهدى نهمين اولاد حسين است. مهدى ششم از اولاد حضرت صادق است. مهدى پنجم از اولاد موسى بن جعفر است. مهدى چهارمين فرزند على بن موسى الرضا است. مهدى سومين فرزند امام محمد تقى است.

ب: در احاديث زيادى تصريح شده كه: مهدى موعود فرزند امام يازدهم حسن عسكري(ع) مى باشداز باب نمونه: صقر مى گويد : ازعلى بن محمد(ع) شنيدم كه فرمود: امام بعد از من فرزندم حسن است. بعد از حسن فرزندش هما ن قائمى است كه زمين را پرازعدل و داد مى كند چنانكه از ظلم و ستم پرشده است.الصقر بن ابى دلف قال : سمعت على بن محمد بن على الرضا عليه السلام يقول: ان الامام بعدى الحسن ابنى و بعد الحسن ابنه القائم الذى يملاء الارض قسطاً و عدلا كما ملئت ظلماً و جوراً ــ اثبات الهداة ج 6 ص 2.75

ج: امام حسن عسكري(ع) در چندين حديث خبر داده كه: قائم و مهدى فرزند من است و ساحت مقدس امام و پيغمبر هم از دروغ و خطا منزه مى باشد. از باب نمونه: محمد بن عثمان از پدرش نقل كرده كه مى گفت : خدمت امام حسن عسكري(ع) بودم كه از وى سؤال شد، راجع به حديثى كه از پدرانش نقل شده كه تا قيامت زمين از حجت خالى نمى ماند و هركس بميرد درحاليكه امام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهليت مرده است. آن حضرت پاسخ داد : آرى اين موضوع ، همچون روز روشن و حق است. عرض شد: يابن رسول الله ! بعد از شما حجت و امام كيست؟ فرمود : بعد از من فرزندم محمد حجت و امام است و هركس بميرد و او را نشناسد به مرگ جاهليت از دنيا مى رود.آگاه باشيد كه: فرزندم را غيبتى خواهد بود كه جهانيان در آن زمان سرگردان مى شوند ،اهل باطل هلاك مى گردند و كسانى كه وقت ظهورش را تعيين كنند دروغ مى گويند. بعد از آنكه مدت غيبتش پايان يافت، نهضت مى كند. گويا پرچمهاى سفيدى را كه در نجف بر سرش در اهتزاز است ، مشاهده مى كنم.بحارالانوار ج 51 ص 1.60

د: امام حسن عسكرى (ع) تولد فرزندش را به چندين نفر بشارت داده است از باب نمونه: 1ــ فضل بن شاذان كه بعد از ولادت حضرت حجت و قبل از وفات امام حسن عسكري(ع) وفات كرده، در كتاب « غيبت» از محمد بن على بن حمزه نقل كرده كه گفت: از امام حسن عسكرى شنيدم كه مى فرمود: حجت خدا و جانشين من، در شب نيمهء شعبان سال«255» درهنگام طلوع فجر ختنه شده به دنيا آمد.منتخب الاثر چاپ اول ص 3.20.2ــ احمد بن اسحاق مى گفت: از امام حسن عسكرى شنيدم كه مى فرمود: « سپاس خداى را كه مرا از دنيا بيرون نبرد تا جانشينم را به من نشان داد. او از حيث اخلاق و خلقت ، شبيه ترين مردم است به رسول خدا(ص). خدا مدتى وى را در حالت غيبت نگهدارى مى كند سپس ظاهرش مى نمايد تا زمين را از عدل و