• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

حذف اركان يا اجزاي جمله

زيارتمان ـ جاى شما خالى ـ بسيار دلچسب بود.[=جاى شما خالى بود.]پدر پيامبر در ابواء ـ جايى است بين مكّه و مدينه ـ درگذشت. مى گويند ـ خدا دانا است ـ كه ققنوس هزار سال عمر مى كند. جمله معترضه ـ همان گونه كه از نامش پيدا است ـ بايد «جمله» باشد. بنابراين، واحدهايى از نوشته كه حذفشان به مفهوم اصلى جمله آسيب نرسانَد و در عين حال به شكل جمله نباشند، جمله معترضه نام نمى گيرند. از شكل هاى رايج چنين واحدهايى، عبارات رَبطى هستند. در مثال زير، دو قسمت خميده را نمى توان جمله معترضه ناميد، زيرا با حرف ربطِ «كه» شروع شده اند و هيچ جمله اى را نمى توان با حرف ربط «كه» آغاز كرد: ما سرگردانان كه هميشه جوياى راه خلوت ترى هستيم، هيچ روزى را در آن جا كه روز پيش را به پايان رسانده ايم، آغاز نمى كنيم. همچنين نمى توان گفت كه اين دو جمله با صرف نظر از حرفِ «كه»، جمله معترضه اند; زيرا در آن صورت، حذفشان به جمله اصلى آسيب مى زند. مثلاً جمله مزبور به اين صورت درمى آيد: ما سرگردانان كه هيچ روزى را در آن جا كه آغاز نمى كنيم. مى بينيد كه اين جمله نادرست و بى معنا است. پس جمله هايى كه با حرف ربط به جمله اصلى پيوسته مى شوند، جمله معترضه نيستند; از همين رو، صحيح نيست كه چنين جمله هايى را بين دو خطّ تيره قرار دهيم.

حذف اركان يا اجزاى جمله گاهى حذف بعضى اركان يا اجزاى جمله سبب مى شود كه جمله زيباتر شود يا مختصر و ساده گردد و خواننده آن را بيش تر بپسندد. گاه نيز حذف ركن يا جزء جمله، ضرورت دارد، زيرا عرف زبان چنين حكم مى كند. روشن است كه براى تشخيص چنين مواردى بايد مطالعه كافى و ذوق وافى داشت. در اين صورت، حذف ركن يا جزء جمله، به عنوان استثنا و نه قاعده، صحيح و پسنديده است. براى آن كه حذف داراى ضابطه باشد، بايد يكى از اين سه قرينه (= نشانه و علامت) در جمله يافت شود:

يك. قرينه ساختارى(سياقى): اين قرينه بر اساس عرف زبان شكل مى گيرد و تابع كاربردهاى پذيرفته شده در زبان است: به چپ، چپ! (= به چپ بگرديد، به چپ بگرديد!) برپا! (= برپا بايستيد!) ورود ممنوع (= ورود ممنوع است!)