• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

درس نوزدهم:شيوه خط فارسي(1)

درس نوزدهم شيوه خطّ فارسى(1) همه مى نالند كه چرا شيوه خطّ فارسى به يكنواختى و سامان نمى رسد; امّا نويسنده نه فرصت ناليدن دارد و نه حقّ آن را. وقتى نويسنده اى دست به قلم مى برد، بايد قبلاً تكليف خود را با مقولات اصلى نگارش، از جمله شيوه خط، روشن ساخته باشد. در اين ميان، بايد به دو اصل اساسى توجّه داشت:

يكم. رعايت اصول علمى و قواعد اَمرىِ زبان مى دانيد كه هر زبانى داراى دو دسته قواعد است: اَمرى و شكلى. قواعد اَمرى، بايسته و الزامى اند; امّا قواعد شكلى به ذوق و سليقه نويسنده يا مخاطب بستگى دارند. نويسنده خوب بايد مرز اين دو را از هم باز شناسد و هرگز از قواعد امرى سرنپيچد. ملاك هاى مهمّ اين گونه قواعد از اين قرارند: ـ اصول مادر و پذيرفته شده دستور زبان. ـ مبانى علمى زبان شناسى پذيرفته شده در عرصه ادبيّات. ـ پذيرفته هاى «عُرف ادبى» و «ذوق نگارشى» كه با دو اصل مزبور ناسازگار نباشند. در مجموع، مى توان قواعد مهمّ انتخاب شيوه خطّ صحيح را از اين قرار دانست. البتّه پيدا است در مواردى كه برخى از اين قواعد با هم تعارض پيدا كنند، بايد قواعد اَمرى متّكى بر سه ملاك فوق را بر قواعد ديگر ترجيح داد:

1. حفظ استقلال كلمه. نمونه ها: جدا نوشتنِ «آن» و «اين»; جدا نوشتنِ علامت ها مانند علامت جمع و علامت صفت برتر و صفت برترين; جدا نوشتنِ «است» ; جدا نوشتنِ حرف اضافه، مانند «به»; جدا نوشتنِ حرف نشانه «را»; پيوسته نوشتنِ «وَند»ها، مانند «آهنگر» و «همراه».