• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

فهرست برخي غلط هاي رايج

مختلفه، گناهان كبيره، ازدواج قبيلگى، سركه خانگى، اعلم تر، اولى تر، ابنيه ها، قيودات، نرمش، و... .

1. براى مطالعه وجه نادرستى ستون راست، به دو مأخذ نامبرده و نيز مباحث مربوط در همين كتاب مراجعه شود.

6. در بردارنده حشو قبيح است: اطّلاع حاصل نمودن، به قتل رساندن، به موقع اجرا گذاشتن، حضور به هم رسانيدن، مورد استفاده قرار دادن، و... .

7. اصل آن درست است، ولى كاربرد رايج آن نادرست است: با اين وجود، به بهانه گراميداشت، تحكيم، تقدير، رويّه، روال، دلايل، كن فيكون، و... .

8. كاربرد رايج آن از زبان هاى خارجى گرته بردارى شده است: آتش گشودن، انتظار مى رود كه، بى تفاوت، در رابطه با، نگاهى داشتن، در اين شرايط، قابل ملاحظه، و... . در اين جا، پاسخ به يك سؤال مشهور ضرورت دارد: «آن گاه كه كلمه اى كاملاً رايج شده است و حتّى بزرگان ادب فارسى آن را به كار برده اند، چرا سختگيرى و تعصّب؟». پاسخ فشرده اين است: «زبان از همين واحدهاى در ظاهر كوچك و كم اهمّيّت شكل مى گيرد. اگر راه را بر واژه هاى نادرست باز كنيم، زمانى بيدار مى شويم كه از زبان ما چيزى باقى نمانده است. بزرگان هم گهگاه خطاهايى داشته اند، امّا بايد از صواب هاى آن ها تقليد كنيم; همان گونه كه در زندگى خويش بايد چنين باشيم». بخشى از اين فهرست، فراهم آمده از دو كتاب

غلط ننويسيم و

فرهنگ غلط هاى رايج است. اين بنده شكرگزار صاحبان اين دو اثر و همه پيشكسوتان ادبِ فارسى است. علاوه بر اين دو اثر، مطالعات و تجربه هاى شخصى نيز در فراهم آوردن اين فهرست سهمى بسزا داشته است. ضمناً گاه اصلاحاتى در مطالب آن دو اثر نيز صورت پذيرفته كه بر پايه شواهد و ادلّه ادبى بوده است.

فهرست برخى غلط هاى رايج

نادرست درست نادرست درست . آبديده

آبداده(مثال: فولاد آبداده) . آتش گشودن

تيراندازى كردن . آخَر

آخِر(= پايانى) . آخِرين

آخِر ـ پايانى . آزمايشات

آزمايش ها . آشناييّت

آشنايى . آفريدِگار

آفريدْگار . آمال ها

آمال ـ آرزوها . آموزش هاى لازمه

آموزش هاى لازم . آنچه كه

آنچه . ابنيه ها

ابنيه ـ بِناها . اَتراك

تُرك ها . اتوشويى

لباس شويى . اَثاثيه

اَثاث . اثرات

اثرها ـ آثار . اَثنا عَشَرى

اِثنا عَشَرى . اِحياناً

اَحياناً . اداره جات

اداره ها