مطالعه آزاد
سير تاريخى نگارشها در سدههاى مختلف
قرن اول: يحيى بن يعمر (م 89ق. ) به او كتابى در قراءت را نسبت دادهاند.
قرن دوم: حسن بصرى (م 110ق. )، عبدالله بن عامر يحصبى (م 118ق. )، عطاء بن
ابىمسلم ميسرة الخراسانى (م 135ق. )، ابان بن تغلب (م 141ق. )، محمد بن
سائب كلبى (م 146ق. )، حسين بن واقدى مروزى (م151ق. )، خليل بن احمد
(م170ق. ).
قرن سوم: يحيى بن زياد، معروف به فراء (م 207ق. ) مؤلف معانى القرآن و كتب
ديگر، محمدبنجنيد (م 281ق. ) صاحب امثال القرآن، محمد بن مسعود عياشى
داراى تاليفات بسيار و از جمله، تفسيرى معروف به نام خودش، قاسم بن سلام (م
224ق. ) مؤلف الناسخ و المنسوخ، القراءات و فضائل القرآن.
قرن چهارم: محمدبن يزيد واسطى (م 306 يا 309ق. ) مؤلف اعجاز قرآن، ابوعلى
كوفى (م346ق. ) صاحب فضائل القرآن، ابن جرير طبرى (م 310ق. ) صاحب تفسير
معروف، ابوبكر بن قاسم انبارى (م 328ق. ) نويسنده عجائب علومالقرآن، سيد
شريف رضى (م 406ق. ) نويسنده تلخيص البيان فى مجازات القرآن.
ابننديم در كتاب الفهرستخويش نام بسيارى از دانشمندان و كتب آنان را كه
تازمان او، يعنى قرنچهارم، در زمينههاى قرآنى وجود داشته است، ذكر نموده
كه خود گوياى كثرت تاليفات در زمينههاى مختلف است و ما تنها بهذكر ارقام
و اعداد آن اكتفا مىكنيم.
تفسير، حدود 45 كتاب .
معانى القرآن، بيش از 20 كتاب.
لغات القرآن، 6 كتاب.
قراءات، بيش از 20 كتاب.
النقط و الشكل للقرآن، 6 كتاب.
متشابه القرآن، 10 كتاب.
ناسخ القرآن و منسوخه، 18 كتاب.
(13)
از قرن پنجم به بعد مباحث قرآنى به صورت گستردهتر مورد عنايت دانشمندان
قرار گرفت و تاليفات قرآنى رو به افزايش نهاد.
گفتنى است كه اصطلاح علوم قرآنى، آن گونه كه فعلا رايج است، با آن چه در
سدههاى نخستين مصطلح بود، متفاوتاست.
علوم قرآنى، در گذشتهبر مباحث
تفسيرى قرآن نيز اطلاق مىشد.
در واقع، علم تفسير، علمى از علوم قرآنى
بوده است، همانند علم اعجازقرآن، علم تاريخقرآن، علم ناسخ و منسوخ و... ,،
اما بهتدريج كثرت و تنوع مباحثسبب شد ميان مباحث علوم قرآنى و علم تفسير
نوعى مرزبندى بهوجود آيد.
(14)