• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

ج)عموميت لفظ يا خصوصيت سبب؟

گرچه اين بحث، بحثى اصولى است و بايد در جاى خود مطرح گردد، اما مفسران به پيروى ازعلماى علم اصول، در زمينه رواياتى كه براى آيات، شان نزول خاصى را بيان مى كنند، گفته اندآن چه مهم است، نص قرآنى است كه معنايى عام و فراگير دارد.
اگر آيه معناى عامى داشت،گرچه سبب خاصى باعث نزول آن شده باشد تنها به افراد مربوط به آن سبب محدود نمى گردد، بلكه شامل افراد سبب و غيرسبب نيز مى شود.
سيوطى مى گويد: عموم لفظ معتبر است; چرا كه آياتى در اسباب خاصى نازل شده اند، ولى در عموميت مفادآن آيات اتفاق نظر وجود دارد; مثل نزول آيه ظهار در شان سلمة بن صخر و آيه لعان در شان هلال بن اميه. (7)
اساسا اگر مفاد آيات را مختص به مورد نزولش بدانيم، بسيارى از آيات قرآن كريم، كاربردخويش را از دست مى دهند و قرآن كتابى مربوط به گذشته ها گشته پيامى براى آيندگانندارد.
قطعا هيچ مسلمانى نمى تواند چنين اعتقادى داشته باشد.
آيات مربوط به سرقت،قذف، لعان و ظهار، ساختن مسجد ضرار و ده ها آيه ديگر كه براى هر يك، روايات شان نزول،سبب خاصى را ذكر نموده اند، احكامى را بيان مى كنند كه كلى و عمومى است; فى المثل اگرحد سرقت در آيه، قطع دست تعيين شده، تنها در مورد واقعه اى كه سبب نزول اين آيه شدهاجرا نمى گردد، بلكه يك حكم الهى براى همگان است كه به موارد مشابه با آن سبب خاص، سرايت مى كند.
آيه اى كه درباره شخص يا اشخاص معينى نازل شده است، در مورد نزول خود منجمد نشده،به هر موردى كه در صفات و خصوصيات با مورد نزول آيه، شريك است سرايت خواهد كرد واين همان است كه در لسان روايات «جرى » ناميده مى شود.
امام باقر(ع) در روايتى مى فرمايد:وقتى آيه اى راجع به قومى نازل شد، اگر پس از آن كه آن قوم مردند آن آيه نيز بميرد، از قرآن چيزى باقى نخواهد ماند.
ولى همه قرآن، تا آسمان ها و زمين هست، جارى است. (8)
اعتبار عموميت لفظ در بسيارى از موارد از لحن خود آيات قرآن روشن است; به گونه اى كهمى توان سبب خاص را تنها بهانه اى براى بيان حكم الهى دانست كه شامل و فراگير است; مثلا: يسالونك ما ذا ينفقون قل ما انفقتم من خير فللوالدين و الاقربين واليتامى والمساكين وابن السبيل; (9) از تو مى پرسند: چه چيزى را انفاق كنند؟ بگو: «هر مالى انفاق كنيد به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مسكينان و به در راه مانده تعلق دارد».
در آيه شريفه سؤال از چيزهايى است كه مى خواهند انفاق نمايند، اما پاسخ درمورد مصارفپنج گانه اى است كه قرآن به صورت كلى بيان مى كند.
به عبارت ديگر سؤال درباره تعيين چيزهايى براى انفاق است، ولى جواب در مورد كسانى است كه انفاق به آنان مى شود.
در پايان اين بحث اشاره مى كنيم كه مفسران و اسباب نزول نويسان، گفته اند كه گاه اسبابنزول متعددند، ولى نزول واحد است، و گاه سبب واحد بوده ولى آيات متعددى نازل گشته است. (10)

6. الاتقان، ج 1، ص 94.
7. همان، ص 97.
8. قرآن در اسلام، ص 71.
9. بقره (2) آيه 215.
10. براى توضيح بيشتر ر.ك: مناهل العرفان، ج 1، ص 116-123; موجز علوم القرآن، ص 130 و131.