• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

پنجم: اعجاز قرآن

هر مسلمانى اعتقاد دارد كه قرآن معجزه جاودانه الهى است.
اعجاز قرآن داراى ابعاد گوناگونى است كه يكى از آنها و شايد مهم ترين آن فصاحت و بلاغت آن باشد، كه بستگى تام به لفظ و معناى قرآن دارد.
قرآن خود براى اعجازش تحدى نموده و مخالفان را به مقابله خوانده است.
آيات متعددى كه بيانگر تحدى مى باشند، با قاطعيت، بر وحيانى بودن قرآن و فراتربودن ظاهر و باطن و لفظ و معناى آن از درك و فهم بشرى صحه مى گذارند.
اين اعجاز با هرگونه تحريف منافات دارد; چراكه تحريف موجب بروز خلل و نقصان در لفظ و معناى قرآنى كه خداوند براى آن تحدى نموده است، مى شود.
آيا مى توان تصور نمود كه اعجاز قرآن فقط براى برهه اى خاص، يعنى همان نيم قرن اول از تاريخ اسلام بوده است و پس از آن با وقوع تحريف، اعجاز قرآن نيز از ميان رفته است؟
به نظر مى رسد اگر رابطه اعجاز قرآن با عدم تحريف از اين منظر مورد عنايت قرارگيرد و به پيامدهاى التزام به تحريف - كه درواقع التزام به لغويت و بطلان اعجاز قرآن است - توجه شود، هرگز براى هيچ مسلمانى ترديدى در عدم تحريف باقى نخواهدماند.

ششم: شيوه هاى اختصاصى و انحصارى قرآن در ايجاد مصونيت براى خويش

قرآن از ساختار و بافتى خاص و ويژه برخوردار است; هم از جهت تفاوت هايى كه سوره هاى مكى با سوره هاى مدنى دارند و هم از حيث تدريجى بودن نزول آيات و هم به لحاظ محتواى دعوت ها و پيام ها و دستورالعمل هايش.
تامل در اين ساختار ويژه از سويى هنرمندى و اعجاز قرآن را در ابعادى ديگر آشكار مى سازد، و از طرفى باور انسان را در عدم وقوع هرگونه تحريف و دستبردى در اين كتاب مقدس، افزون تر مى كند.
اينك به موارد فوق به اختصار اشاره مى كنيم:
الف) سور مكى كه در ترتيب نزول مقدم بر سور مدنى بوده اند، غالبا سوره هايى كوچك با آياتى كوتاه و موزون مى باشند. (15)
اين امر حفظ و فراگيرى آنها را به غايت آسان مى نموده است; به ويژه آن كه تعداد مسلمانان در مكه كم و محدود و افراد باسواد انگشت شمار بوده اند.
نزول سوره هاى قرآن با چنين كيفيتى، جبران كننده كمبودها و نواقص شده و اين سوره ها هرگز از حافظه ها محو نمى گرديده اند.
ب) تدريجى بودن نزول قرآن مجيد، اين فرصت را به مسلمان مى داد كه آيات را به آسانى فرا گرفته در حفظ و قراءت آن بكوشند.
بدون شك اگر آيات قرآن يك مرتبه و با نزولى دفعى بر مردم نازل مى شد، تحمل و هضم و درك و حفظ و حراست از آيات در آن شرايط براى مسلمين كارى طاقت فرسا و شايد غير ممكن بود.