• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
دروس متداول> پایه سوم> قرآن ( 3 )> گزیده تفسیر نمونه جلد 2

هـنـگامى كه يوسف به پدرش گفت : پدرم ! من در خواب يازده ستاره ديدم (كه از آسمان فرود آمـدنـد) و خـورشـيـد و ماه نيز (آنها را همراهى مى كردند) همگى راديدم كه در برابر من سجده مـى كـنـنـد اذ قـال يـوسـف لا بيه يا ابت انى رايت احدعشر كوكبا والشمس والقمر رايتهم لى ساجدين

بارقه اميد و آغاز مشكلات :.

قـرآن داستان يوسف را از خواب عجيب و پر معنى او آغاز مى كند, زيرا اين خواب در واقع نخستين فراز زندگى پرتلاطم يوسف محسوب مى شود. او يـك روز صـبح هنگامى كه بسيار كم سن و سال بود با هيجان و شوق به سراغ پدر آمد و پرده از روى حادثه تازه اى برداشت كه در ظاهر چندان مهم نبود. «هـنـگامى كه يوسف به پدرش گفت : پدرم ! من در خواب يازده ستاره ديدم (كه از آسمان فرود آمـدنـد) و خـورشـيـد و ماه نيز (آنها را همراهى مى كردند) همگى راديدم كه در برابر من سجده مـى كـنـنـد» (اذ قـال يـوسـف لا بيه يا ابت انى رايت احدعشر كوكبا والشمس والقمر رايتهم لى ساجدين ). ابن عباس مفسر معروف اسلامى مى گويد: يوسف اين خواب را در شب جمعه كه مصادف شب قدر, (شعب تعيين سرنوشتها و مقدرات بود) ديد. البته روشن است كه منظور از «سجده » در اينجا خضوع و تواضع مى باشدوگرنه سجده به شكل سجده معمولى انسانها در مورد خورشيد و ماه و ستارگان مفهوم ندارد.