• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

عالمند، ولى يقين ندارند، از آنچه عقل درك كرده قلب بى خبر است. طبق برهان مى دانند خدايى هست و معاد و قيامتى، ولى همين برهان عقلى ممكن است حجاب قلب شود و نگذارد نور ايمان بر قلب بتابد؛ تا خداوند متعال او را از ظلمات خارج، و به عالم نور و روشنايى وارد سازد: «اللَّه وَلِىُّ الّذِينَ آمَنوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ»(36). و آنكه خداوند تبارك و تعالى ولىّ اوست و او را از ظلمات خارج ساخته است، ديگر مرتكب گناه نمى شود و در قلب خويش احساس نورانيت مى كند، به دنيا و مافيها ارج نمى نهد. چنانكه حضرت اميرعليه السلام فرمود:
اگر تمام دنيا و مافيها را به من بدهند كه پوست جوى از دهان مورچه اى جابرانه و برخلاف عدالت بگيرم، هرگز نمى پذيرم.(37)
ولى بعضى از شما همه چيز را پايمال مى كنيد. اگر ديگران به بقال و عطار سر كوچه بدگويى مى كنند، اينان به علماى اسلام نسبتهاى ناروا مى دهند و اهانت و جسارت مى كنند؛ زيرا ايمان راسخ نشده و كيفر اعمال و كردار خود را باور ندارند.

11 . معناى عصمت

«عصمت» غير از ايمان كامل نيست. معناى عصمت انبيا و اوليا اين نيست كه مثلاً جبرئيل دست آنان را بگيرد. البته اگر جبرئيل دست شمر را هم بگيرد هرگز مرتكب گناه نمى شود! بلكه عصمت زاييده ايمان است. اگر انسان به حق تعالى ايمان داشته باشد و با چشم قلب خداوند متعال را مانند خورشيد ببيند، امكان ندارد مرتكب گناه گردد. چنانكه در مقابل يك مقتدر مسلح «عصمت» پديد مى آيد. اين خوف از اعتقاد به حضور است كه انسان را از وقوع در گناه حفظ مى كند.
معصومين عليهم السلام بعد از خلقت از طينت پاك، بر اثر رياضت و كسب نورانيت و ملكات فاضله همواره خود را در محضر خداوند تعالى، كه همه چيز را مى داند و به همه امور احاطه