• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

جهت، اگر در كسى اين قوه خامد و خاموش باشد، بايد به معالجه آن پردازد و علاج علمى و عملى آن كند تا نفس در حال اعتدال درآيد.

فصل سوم: [ خطر انحراف قوّه غضبيّه ]

زياده روى و افراط در غضب كه بيشتر مردم به آن دچارند، و در اين حديث شريف از آن تعبير به «سَفَه» شده است، از رذائل اخلاق و ذمائم اوصاف است كه انسان را به هلاكت مى كشاند، و چه بسا كه مايه شقاوت دنيا و آخرت انسان گردد.
چه بسا كه اين قوه كه چون سگ عَقُور است، در حال شدّت، اختيار را از دست انسان بگيرد و سركشى آغاز كند و انسان را به هتك نواميس محترمه و قتل نفوس مؤمنين وادار كند. و چه بسا كه ظلمت آن، نور ايمان را خاموش كند و اين آتش افروخته شده، تمام عقايد حقّه و انوار معرفت و ايمان را بسوزاند، و مبدأ هزاران جهالت و سفاهت شود كه در تمام عمر، انسان نتواند جبران كند.
خطر اين قوّه از ساير قُوا بيشتر است؛ زيرا اين قوّه با سرعت برق گاهى كارهاى بزرگ خانمان سوز كند، و با يك دقيقه انسان را از تمام هستى و سعادت دنيا و آخرت ساقط كند.
اگر صورت غضب در نفس تمكُّن پيدا كند و ملكه باطنه انسان گردد و حُكمِ مملكت در تحت تصرّف نفس سَبُعى درآيد، در عالم برزخ و قيامت، انسان به صورت سَبُع محشور شود. و ناچار سبع برزخى و ملكوتى با سباع مُلكى و دنيايى فرق بسيار دارد؛ چنانكه سبعيّت انسان نيز با سبعيّتهاى ديگر حيوانات بسيار فرق دارد. در حديث است كه پيغمبر فرمود: «بعضى از مردم به صورتهايى محشور شوند كه ميمونها و خنزيرها پيش آنها نيكوست»(586) ؛ چنانكه انسان در افق كمال و جمال در صف اعلاى وجود واقع است و هيچ يك از موجودات، هم ترازوى او نيستند. در جانب نقص و زشتى و اتّصاف به صفات رذيله نيز، هيچ يك از موجودات هم ترازوى او نيستند؛ چنانكه خداوند درباره او فرموده: «اُولئِكَ كَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أضَلُّ»(587)، و