• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

جَعْفَرٍ عليه السلام : «الكِبْرُ مَطايَا النّارِ».(570) وقالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله : «أكْثَرُ أهْلِ جَهَنَّمَ المُتَكَبِّرُونَ».(571)

فصل هفتم: تواضع از جنود عقل و تكبّر از جنود جهل است

از فطرتهايى كه تمام بشر بر آن مخمورند به طورى كه در تمام افرادِ اين نوع، احدى را برخلاف آن نتوان يافت، تواضع و فروتنى و تعظيم، پيش عظيم و بزرگ است. قلب انسانى اگر عظمت و بزرگى كسى را ادراك كرد، ناچار و از روى جبلّت و فطرت (بدون إعمال رَويّه) از او تعظيم كند و در پيشگاه او سر كوچكى فرو آورد و فروتن شود و به تَبَعِ اين فروتنى براى آن بزرگ، براى توابع و بستگان او نيز متواضع شود به طور تَبَع و بستگى.
و چون فطرتْ متواضعِ پيشِ عظيم مطلق و بزرگ به تمام معنى است، از اين جهت اگر براى او احتجاب در طبيعت رخ ندهد، تعظيم و تواضع استقلالى او براى حق تعالى (جَلَّتْ عظمتُهُ) است كه عظيم عَلى الإطلاق است، و تمام بزرگيها و عظمتها و جلال و جمالها، ظلِّ عظمت و جلال و جمال اوست.
پس انسان، به حسب فطرت اصليّه غير محجوبه به احكام طبيعت، براى حق تعالى بالذات و براى مظاهر او بالعرض، متواضع است و تواضع براى بندگان عين تواضع از حق است.
از اين تواضع كه روى فطرت اصليّه ظهوركند، دست تصرّف نفس و شيطان كوتاه است. از اين جهت، اين تواضع براى خود و خودخواهى نيست، و از طمع و چشم داشت براى استفاده، مُنزَّه و مُبرّى است.
صاحب اين فطرت غير محجوبه، در عين حال كه براى جميع مخلوقات تواضع كند، جز براى حق تعالى تواضع نكند، و وِجهه قلبش جز به ذات مقدس حق تعالى نيست. و اين تكثير، عين توحيد و اين توجّه به خلق، عين توجّه به حق است. و چون اين خُلق از سرچشمه معرفت و مَحَبّت است، خود عين معرفة الله و محبّة الله است. صاحب اين فطرت، از احدى از مخلوقات، چاپلوسى نكند؛ زيرا مبدأ تملّق، خودخواهى و احتجاب از حق است.
پس به وضوح پيوست كه تواضع از حق و خلق، از لوازم فطرت مخموره است. از اينجا