• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

پس درجه اوّلِ از خوف، خوف از عقاب و عذاب است. و اين، خوفِ عامّه است، و نوع خائفين خوفشان از اين قبيل است. ملحق به اين درجه است، خوف فقدان ثواب و نرسيدن به لذائذ محبوبه، اگر عبادتى از اين خوف به جا آمد، عبادت خالص نيست و در احاديث شريفه فرمودند: «اين عبادتِ بندگان يا مزدوران است».(546)
درجه دوم، خوف خاصّه است و آن خوفِ از عتاب است. اينان خائفِ از آن هستند كه مبادا از ساحت مقدّس مولا دور شوند، و مورد عتاب و بى لطفى واقع شوند. اينان، از توجه به لذّات حيوانى دور شدند، ولى لذّات معنويّه در ذائقه روح آنان هست، و قرب منزلت و مقام را طالبند.
درجه سوم، خوف اخصّ خواصّ است و آن خوفِ از احتجاب است. اينان توجهى به عطيّه ندارند، و شوق حضور و لذّت آن آنها را از دو دنيا منقطع كرده، ولى تا بقاياى نفسانيّت در كار باشد مَحَبّة الله و خوف حقيقى نتوان آن را محسوب داشت، گرچه مقام شامخ بزرگى است كه جز خُلَّص از اهل معرفت به آن نتوانند رسيد، و دست طمع امثال ما محجوبان، از آن و كمتر از آن كوتاه است.
درجه چهارم، خوف اولياست كه آنها از رنگ انانيّت پاك شدند. اينان، از جلوه هاى جمال و جلال كه بر قلوب صافيه شان مى شود، رهبت برايشان حاصل مى شود.
در مقابلِ هر درجه از اين درجاتِ رهبت، درجه اى از جرأت است: درجه مقابل درجه اوّل، جرأت بر معاصى است، و در مقابل درجه دوم، جرأت بر زلّات و لغزشهاست، در مقابل درجه سوم، جرأت بر ورود در حُجُب است اختياراً، و مقابل درجه چهارم، جرأت بر خودبينى و صبغه نفسيّه شيطانيّه است.

فصل سوم: خوف و رهبت از جنود عقل و جرأت از جنود جهل است

از امور فطريّه اى كه جميع بشر مخمَّر بر آن است - كه اگر جميع قلوب تفتيش شود، برخلاف آن يافت نشود، گرچه اختلاف در موارد و مصاديق داشته باشند، ولى در اصلِ اين