• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

كنند. چنانكه در روايات شريفه اشاره به اين معنى بسيار است.(530)
در باب امر به معروف و نهى از منكر، يكى از مهمّات، همين رفق نمودن و مدارا كردن است(531). در ذائقه انسان امر و نهى تلخ و ناگوار است و غضب و عصبيت را تحريك مى كند. آمر به معروف و ناهى از منكر بايد اين تلخى و ناگوارى را با شيرينىِ بيان و رفق و مدارا و حسن خُلق، جبران كند تا كلامش اثر كند و دل سخت معصيت كار را نرم و رام نمايد.
در باب ارتياض نفس و سلوك راه حق نيز رفق و مدارا با نَفس، از مهمّات به شمار مى رود. چه بسا كه سختگيرى بر نفس، خصوصاً در اوائل امر و خصوصاً براى جوانها، اسباب تنفّر نفس از ارتياض و سلوك شود، و از زير بار حق فرار كند. خيلى اتفاق افتاده كه جوانهاى نورس بعد از چندى اشتغال شديد و مواظبت كامل در مستحبّات، بكلّى منحرف شدند و لايبالى به دين گرديدند. در روايات شريفه اشاره به بسيارى از اين امور هست(532)، و پس از اين - إنْ شاءَ الله - بعضى از آنها را مذكور مى داريم.

فصل سوم: رفق و مدارا از جنود عقل و خرق و عنف از جنود جهل است

اين معنى محقَّق شود پس از آنكه معلوم شود كه رفق و مدارا و مصاحبت و رفاقت، از جَلَواتِ رحمت رحمانيّه و شؤونِ آن است. قلبى كه در آن جلوه رحمت افتاده باشد و به بندگان خدا با نظر رحمت و عطوفت بنگرد، البته چنين قلبى در تمام شؤون و مراحلى كه مذكور شد در فصل سابق، با رفق و مدارا رفتار مى كند در معاشرت با نوع خود؛ بلكه در سلوك با غير نوع خود از حيوانات - كه در تحت اداره او هستند و او در آنها تصرّف دارد - و در خُدّام و عشرت با آنها، و در سلوك با ارحام و همسايگان خصوصاً. و بالجمله، با تمام اصناف مردم، معاشرت با رفق و رحمت و عطوفت و رفاقت كند.
همين طور در باب ارشاد و تعليم خلق و اجراء امر و نهى الهى، رحمت و عطوفتْ آنها را دعوت به اين شغل شريف كند. البته چيزى كه از پرتو نور رحمت رحمانيّه پيدا شد، با رفاقت