• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

فصل ششم: استشهاد به ادلّه نقليّه

آن بيش از اين است كه در اين مختصر بگنجد و ما به ذكر مختصرى از آن اكتفا كنيم.
قالَ اللهُ تَعالى : «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَ لَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ»(513). از حضرت سجادعليه السلام نقل شده كه زهد در يك آيه از كتاب خداست. و اين آيه شريفه را قرائت فرمودند.(514) اين شاهد بر كلام سابق ماست كه زهد را از صفات نفسانيّه ملازم با عمل گرفتيم، نه نفس ترك. البته قلبى كه از مَحَبّت دنيا خالى باشد و اعراض از دنيا كند نه تأسّف بر ادبار آن [ مى خورد] و نه فرحناكى بر اقبال آن مى كند. براى قلب زاهد يك حالت سهل انگارى و بى اعتنايى رخ دهد كه توجّه به دنيا و زخارف آن نكند تا چه رسد كه از فوت آن تأسّف و از اتيان آن فرح براى او رخ دهد. وَ رُوِيَ:
لَمّا سُئِلَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله عَنْ مَعْنَى الشَّرْحِ فِي قَوْلِهِ تَعالى : «فَمَنْ يُرِدِ اللّهُ أنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإسْلَامِ» وَ قِيْلَ: ما هذا الشَّرْحُ ؟ قالَ: «إنَّ النُّورَ إذا دَخَلَ الْقَلْبَ انْشَرَحَ لَهُ الصَّدْرُ وَ انْفَسَحَ» قِيْلَ: يا رَسُولَ اللهِ! وَ هَلْ لِذلِكَ عَلامَةٌ؟ قالَ: «نَعَمْ التَّجافِي عَنْ دارِ الْغُرُورِ وَ الإنابَةُ إلى دارِ الْخُلُودِ وَ الاسْتِعْدادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ».(515)
معلوم است تا قلب متوجّه دار ظلمانى طبيعت، و در غلاف مُلك و غُل و بند اين عالَم است، ظلمانى و تاريك است و قابل نور هدايت نيست. هر قدر منصرف از دنيا و زخارف آن شود، شرح صدر براى او حاصل شود و قبول نور معنوى كند تا آنجا كه بكلّى از دار غرور منصرف و متجافى شود، پس لايق جلوه نور مطلق و جمال جميل شود. عَنْ أبِي عَبْدِاللهِ عليه السلام :
مَنْ زَهَدَ فِي الدُّنْيا أثْبَتَ اللهُ الْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ، وَ أنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ، وَ بَصَّرَهُ عُيُوبَ الدُّنْيَا داءَها وَ دَواءَها، وَ أخْرَجَهُ مِنَ الدُّنْيَا سالِمَاً إلَى دارِ السَّلامِ.(516)
از زهد در دنيا و اعراض از آن، نور حكمت در قلب ثابت و برقرار شود، و از قلب جريان به زبان پيدا كند، چنانكه در باب اخلاص نيز وارد است: «كسى كه چهل روز براى خدا خالص