• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

و زحمت و تعبِ انبيا و فداكارى اوليا همه براى صلاح حال ماست. آنها مى دانند عاقبت كار مفسدان چه خواهد بود. آنها از نشآت غيبيّه اطلاع دارند و مى خواهند ما خوابها را بلكه بيدار و به وظايف خود آشنا كنند. ما بيچاره ها يك وقت از اين خواب گران بر مى خيزيم كه كار از دست رفته و جبران آن ممكن نيست. آن روز جز حسرت و ندامت براى ما چيزى نخواهد ماند و آن هم فايده ندارد؛ «وَ أنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إذْ قُضِىَ الأمْرُ وَ هُمْ فِى غَفْلَةٍ»(461).

مقصد دوازدهم:

علم و ضد آن: جهل

فصل اوّل: [ معنى علم و جهل و فضيلت علم ]

اين علم و جهل كه در اين موضع از جنود عقل و جهل قرار داده شده است، غير از خود عقل و جهل است؛ زيرا عقل عبارت از «عقل مجرّد» در انسان است، و مقابل آن قوه واهمه است كه آن نيز مجرّد است به تجرّدى دونِ تجرّدِ عقلى.
امّا علم و جهل در اين مقام، عبارت است از شؤون آن دو حقيقت. پس شأنِ عقلْ علم است؛ زيرا عقلْ حقيقتِ مجرّده غير محجوبه است، و به برهان پيوسته است كه اين حقيقت، عاقل و عالم است.
امّا جهل گرچه مجرّد است و عالِم، ولى به واسطه غلبه وجهه ملكيّه طبيعيّه بر آن تمام ادراكات آن از قبيل جهالات مركبّه است.
و محتمل است اين علم و جهل به مناسبت صدور روايت از مقام ولايت مآبى، عبارت باشد از: علم بالله تعالى و شؤون ذاتى و صفاتى و افعالى او به طورى كه از آيات و نشانه هاى الهى باشد، و جهل به آن مقامات باشد. پس ادراكات عقليّه، ادراكاتى است مربوط به حق (جلّ جلاله) و ادراكات جهليّه شيطانيّه مربوط به شجره خبيثه است كه اصلِ اصولِ جَهالات و ضَلالات است.
علم از افضل كمالات و اعظم فضايل است، و نظام وجود و طراز غيب و شهود، به بركت علم منتظم شده، و هر موجودى تحقّقش به اين حقيقت شريفه زيادتر بُوَد، به مقام مقدّس حق