• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

حيوان به صورت انسان - نه، بلكه اشخاصى كه عار حيوانيّت هم هستند - خلاص شوند، و اين بيچارگى خاتمه پيدا كند، و اين ظلمتكده خاكى، نورانى شود به نور الهىِ ولىِّ مصلح كامل؟ اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ الشَّرِيفَ وَ مُنَّ عَلَيْنَا بِظُهُورِهِ.

فصل ششم: جمله اى از احاديث شريفه در اين باب

عَنْ أبي عَبْدِاللهِ عليه السلام قالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله : «الْغَضَبُ يُفْسِدُ الإيْمانَ كَما يُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ».(444) وَ في الْمُسْتَدْرَكِ : قالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وآله : «الْغَضَبُ يُفْسِدُ الإيْمانَ كَما يُفْسِدُ الصَّبِرُ الْعَسَلَ وَ كَما يُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ».(445) اين حديث شريف از چند طريق ديگر نيز منقول است.(446)
ما بيچاره ها كه اكنون در غلاف طبيعت و حجاب ظلمانى حيات پست دنياوى گرفتاريم، و از غيب و ملكوت نفس و مضارّ و مفاسد و مصلحات و مهلكات آن محجوب و بى اطلاعيم، تشخيص نمى دهيم كه چطور نورانيّت ايمان به واسطه غضب زايل شود، و حقيقت ايمان انسان فاسد و ناچيز گردد، و مضادّت حقيقى ايمان و غضبِ بى موقع را به نور بصيرت ادراك نكنيم.
آنها كه اطبّاء نفوس و قلوبند و با علم محيط الهى و چشم بصيرت نافذ در بواطن ملك و ملكوت، امراض قلوب و ادويه آن و مصلحات و مفسدات آن را دريافته اند، از جانب ذات مقدس الهى، مبعوث به كشف حقايق و اظهار بواطن و بيدار كردن ما خفتگانند. آنها به ما خبر از باطن قلب خودمان دهند، و ملكوت نفوس خود ما را براى ما كشف كنند. آنها مى دانند كه همان طور كه سركه و صَبِر(447) زود عسل را فاسد كند، و آن شيرينى لطيف را مبدّل به تلخى و ترشى غير مطبوع نمايد، آتش غضب و نائره آن، نور ايمان را منطفى كند و فاسد نمايد.
اكنون اگر براى غضب جز اين نبود كه سرمايه حيات ملكوتى انسانى را - كه ايمان است - فاسد كند، و مايه سعادت انسان را از دست او بگيرد، همين بس بود؛ با آنكه انسان را در اين