• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

تصرف ديگر موجودات را ساقط كند، و چشم دلش از ديگر موجودات بكلّى كور شود، و به وكالت حق (جلّ و علا) روشن شود.
بايد دانست كه توكل، منافات با كسب ندارد، بلكه ترك كسب و تصرّف به علّت توكّل، از نقصان است و جهل؛ زيرا توكّل ترك اعتماد به اسباب است و رجوع اسباب است به مسبّب الاسباب، پس با وقوع در اسباب منافات ندارد.
سالك الى الله براى تصحيح مقام توكّل بايد به نور معرفت، از اسباب ظاهره منقطع شود، و از اسباب ظاهره طلب حاجت نكند؛ نه ترك عمل كند.
بالجمله، سعى در حاجات خود و مؤمنين، منافات با توكل ندارد.

فصل پنجم: توكل از جنود عقل و حرص از جنود جهل است

يكى از لطايف و حقايقى كه در فطرت تمام عائله بشرى، به قلم قدرت ازلى، ثبت و از احكام فطرت مخموره است، فطرت افتقار است. و آن چنان است كه جميع سلسله بشر - بى استثناء احدى از آحاد - بى اختلاف رأيى از آراء، خود را به هويّت ذاتيّه و به حسب اصل وجود و كمال وجود محتاج و مفتقر، و حقيقت خود را متعلق و مرتبط بيند. فرضاً اگر سلسله غير متناهيه اى از آنها تشكيل شود، جميع آحاد سلسله غير متناهيه به لسان واحد، افتقار و احتياج خود را اعلام و اظهار كنند، بلكه اين حكم سارى و جارى در تمام موجودات ممكنه عالم است. چنانكه اگر سلسله هايى غير متناهيه از حيوان و نبات و جماد در عالم تشكيل شود، و فرضاً كسى از آنها سؤال كند كه: شما در وجود، مستقل و مستغنى هستيد، همه به لسان ذاتى فطرى گويند: ما محتاج و مفتاق و مفتقر و مرتبط هستيم. پس از اين، اگر كسى از اين سلسله هاى غير متناهيه از موجودات، فرضاً به طور احاطه و استغراق سؤال كند:
اى سلسله غير متناهيه سعدا، و اشقيا و حيوانات و نبات و جنّ و ملائكه، - و امثال آن هر چه در وهم و خيال و عقل از سلسله ممكنات آيد - آيا شما محتاج به چه موجودى هستيد؟
همه آن آحاد سلسله ها به زبان گوياى فطرى و لسان واحد ذاتى گويند: ما محتاجيم به موجودى كه چون خود ما محتاج و مفتقر نباشد، بلكه مستقل و تمام و كامل باشد. آن كس كه از خود چيزى ندارد، و خود در ذات و صفات و افعال استقلال ندارد، و در همه جهات محتاج