• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

صُورَةٍ تَحْسُنُ عِنْدَها الْقِرَدَةُ وَالْخَنازِيْرُ».(333)
همان طور كه اين قواى ثلاثه، طرف افراط آنها ، مُفسد مقام انسانيت است، و انسان را گاه از حقيقت انسانيّت و گاه از فضيلت انسانيّت خارج كند، همان طور طرف تفريط و قصور آنها نيز، از مُفسدات مقام انسانيّت و از رذايل ملكات به شمار مى رود.
اگر تفريط و قصور، خَلْقى و طبيعى باشد بدون اختيار صاحب آن، نقصان در اصل خلقت است، و غالباً توان نقصانهاى طبيعى را، كه بدين مثابه است، با رياضات و مجاهدات و اعمال قلبى و قالبى تغيير داد، و كمتر صفت از صفات نفس است كه طبيعى به معنى غير متغير باشد، اگر نگوييم كه هيچ يك نيست كه قابل تغيير نباشد.
پس عدالت حدّ وسط بين افراط و تفريط و از فضايل بزرگ انسانيّت است؛ بلكه از فيلسوف عظيم الشأن «ارسطاطاليس» منقول است كه: «عدالت جزوى نَبُوَد از فضيلت؛ بلكه همه فضيلتها بُوَد، و جور - كه ضدّ آن است - جزوى نبُوَد از رذيلت؛ بلكه همه رذيلتها بُوَد».(334)
چون عدالت، حدّ وسط بين افراط و تفريط است، اگر از نقطه عبوديّت تا مقام قرب ربوبيت تمثيل حسى كنيم، بر خط مستقيم وصل شود. پس طريق سير انسان كامل از نقطه نقص عبوديّت تا كمال عزّ ربوبيّت، عدالت است كه خط مستقيم و سير معتدل است. و اشارات بسيارى در كتاب و سنت بدين معنى است؛ چنانكه صراط مستقيم، كه انسان در نماز طالب آن است، همين سير اعتدالى است.

فصل دوم: [ تحصيل فضيلت عدالت ]

تعديل قواى نفسانيّه، كه غايت كمال انسانى و منتهاى سير كمالى بسته به آن است، از مهمات امور است كه غفلت از آن، خسارت عظيم و خسران و شقاوت غير قابل جبران است.
انسان تا در عالم طبيعت است ممكن است قواى سركش خود را تعديل كند و نفس چموش سركش را در مهار عقل و شرع كشد، و اين در اوّل جوانى بسيار سهل و آسان است،