• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

فصل چهارم: [ ضرورت اصلاح نفس ]

اكنون كه معلوم شد تمام خيرات از سرچشمه نور فطرة الله است در صورتى كه محتجب به حجابهاى طبيعت نباشد، و اسير دامهاى پيچاپيچ نفس و ابليس نگردد، و كفيل سعادت مطلقه انسانى همين فطرت شريفه است؛ بايد دانست كه اگر انسان از خود غفلت كند و در صدد اصلاح نفس و تزكيه آن برنيايد و نفس را سر خود بار آورد، هر روز، بلكه هر ساعت بر حجابهاى آن افزوده شود، و از پسِ هر حجابىْ حجابى، بلكه حُجُبى براى او پيدا شود تا آنجا كه نور فطرت بكلى خاموش و منطفى شود، و از مَحَبّت الهيّه در آن اثرى و خبرى باقى نماند؛ بلكه از حق تعالى و آنچه به او مربوط است از قرآن شريف و ملائكة الله و انبياء عظام و اولياء كرام عليهم السلام و دين حق و جمله فضائل متنفّر گردد، و ريشه عداوت حق (جلّ و علا) و مقرّبان درگاه مقدس او در قلبش محكم و مستحكم گردد تا آنجا كه بكلى درهاى سعادت بر او بسته شود، و راه آشتى با حق تعالى و شفعا عليهم السلام منسد گردد، و مخلَّد در ارض طبيعت گردد كه باطن آن در عالم ديگر جلوه كند و آن خلود در عذاب جهنم است.
اين افزايش حجب، سبب طبيعى دارد، و آن، آن است كه اين سه قوّه؛ يعنى، قوّه شيطنت، كه فروع آن عجب و كبر و طلب رياست و خدعه و مكر و نفاق و كذب و امثال آن است، و قوّه غضب، كه خودسرى و تجبّر و افتخار و سركشى و قتل و فحش و آزار خلق و امثال آن از فروع آن است، و قوّه شهوت، كه شره و حرص و طمع و بخل و امثال آن از فروع آن است، اين قواى ثلاثه، محدود به حدّى نيستند؛ به اين معنا كه اگر افسار شيطنت را انسان رها كند، در هيچ حدّى واقف نشود و به هيچ مرتبه اى از مراتب قانع نگردد، و براى به دست آوردن مقصد خود حاضر است با تمام نواميس الهيّه و شرايع حقّه مخالفت و دشمنى كند، و براى رسيدن به يك رياست جزئى، حاضر است فوج فوج انبيا و اوليا و صلحا و علماء بالله را قتل و غارت كند؛ و همين طور آن دو قوّه ديگر در صورت سر خود بودن و افسار گسيختگى.
معلوم است هر مرتبه اى از مراتب لذّات نفسانيّه - كه راجع به اين سه قوّه است - كه براى انسان حاصل شود، به اندازه خود، انسان را دلبسته به دنيا و غافل از روحانيّت و حقّ و حقيقت كند.