• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

چون سالك از اين طهارت فارغ شد و لباس تقوا را به آب توبه نصوح و رياضت شرعى تطهير كرد، لازم است اشتغال پيدا كند به تطهير قلب كه ساتر حقيقى است و تصرّف شيطان در آن بيشتر است و قذارت آن سارى به ساير لباسها و ساترهاست، و تا تطهير آن نشود طهارات ديگر ميسور نگردد. و از براى تطهير آن مراتبى است كه به بعضى از آن به مناسبت اين اوراق اشاره مى شود.
يكى، تطهير از حبّ دنياست، كه رأس كلّ خطيئات و منشأ تمام مفاسد است؛ و تا انسان را اين مَحَبّت در قلب است، ورود در محضر حق برايش ميسّر نشود و مَحَبّت الهيّه، كه امّ الطّهارات است، با اين قذارت صورت نگيرد. شايد در كتاب خدا و وصيّتهاى انبيا و اوليا عليهم السلام و خصوصاً حضرت اميرالمؤمنين (سلام الله عليه) به كمتر چيزى مثل ترك دنيا و زهد در آن و پرهيز از آن، كه از حقايق تقواست، اهميّت داده باشند. اين مرتبه از تطهير حاصل نشود جز به علم نافع و رياضات قويّه قلبيّه و صرف همّت در تفكّر در مبدأ و معاد و مشغول نمودن قلب به اعتبار در افول و خراب دنيا و كرامت و سعادت عوالم غيبيّه «رَحِمَ الله امْرَءً ... عَلِمَ مِنْ اَيْنَ وَ فِى اَيْنَ وَ اِلى اَيْنَ»(119).

باب دوم: اعتبارات قلبيّه ستر عورت

چون سالك الى الله خود را حاضر در محضر مقدّس حق (جلّ و علا) ديد، بلكه باطن و ظاهر و سرّ و علن خود را عين حضور يافت، چنانكه از كافى روايت شده كه حضرت صادق عليه السلام فرمود: «اِنَّ رُوحَ الْمُؤمِنِ لَاَشَدُّ اِتّصالاً بِرُوحِ الله مِنْ اِتّصالِ شُعاعِ الشَّمْسِ بِها»(120).
بلكه به برهان قوا متين در علوم عاليه پيوسته است كه جميع دائره وجود از اعلى مراتب غيب تا ادنى منازل شهود عين تعلّق و ربط و محض فقر است به قيّوم مطلق (جلّت عظمته) و شايد اشاره به اين معنى باشد آيه مباركه «يا أَيُّها النّاسُ اَنْتُمْ الْفُقَراءُ اِلى اللَّه واللَّهُ هُوَ الْغَنِىُ الْحَميدُ»(121).
بالجمله، سالك چون خود را به جميع شؤون عين حضور ديد، ستر جميع عورات