و هشام بن سالم و هشام بن حكم، كه جوان بود، در خدمت آن حضرت بودند. امام صادق(عليه السلام)فرمود: اى هشام، به من خبر نمى دهى كه با عمرو بن عبيد ـ دانشمند مخالف ـ چه كردى و چگونه با او مباحثه نمودى؟ هشام عرض كرد: اى زاده پيامبر، من حيا مى كنم كه در حضورتان سخن بگويم و زبان من توان سخن گفتن در حضور شما را ندارد. حضرت فرمود: «إذا أَمرتُكُم بِشَيء فَافْعَلوُا».
ازاين رو هشام بن حكم جريان مناظره موفّق خود با عمرو بن عبيد را بيان كرد.
(1)محمد بن حسن عمّار مى گويد: دو سال در مدينه خدمت حضرت على بن جعفر(عليهما السلام)ـ فرزند حضرت موسى بن جعفر(عليهما السلام)ـ ماندم تا رواياتى را كه از برادرش ـ امام كاظم(عليه السلام) ـ شنيده بود بنويسم. روزى در خدمت آن بزرگوار نشسته بودم كه حضرت جواد(عليه السلام) وارد شد. در اين هنگام على بن جعفر بدون كفش و ردا برخاست و دست امام جواد را بوسيد و تعظيم كرد. امام جواد فرمود: «يا عَمّ اِجْلِس رحِمَكَ الله»; على بن جعفر(عليهما السلام) عرض كرد: «يا سيّدي كيف أجلس وأنت قائم؟» پس از اينكه على بن جعفر(عليهما السلام) بازگشت، اطرافيان وى را سرزنش كردند كه تو عموىِ پدرِ او هستى و اينچنين براى او تعظيم مى كنى؟ على بن جعفر(عليهما السلام) فرمود:
ساكت باشيد و آنگاه محاسن خود را به دست گرفت و گفت: وقتى خداوند اين محاسن سفيد مرا اهليّت نداده، و اين جوان را در آن جايگاه رفيع ـ امامت ـ قرار داده، آيا من فضيلت و مقام بلند او را انكار كنم؟ پناه مى برم به خدا از گفتار شما، بلكه من عبد و بنده اى براى او هستم.(2)
د) ادب در برابر كتابهاى دينى
همان گونه كه قرآن كريم، مورد احترام و تعظيم است كتابهاى دينى نيز شايسته تكريمند; زيرا اين كتب نيز حاوى آيات كريمه و احكام الهى و معارف اسلامى هستند. بنابراين، بايد احترام اين كتابها را مراعات نمود.معروف است كه مرحوم آية الله بروجردى(قدس سره) هرگز در كتابخانه خود نمى خوابيد بلكه