دوشنبه 11 تير 1403 - 22 ذيحجه 1445 - 1 ژولاي 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عبارت مورد نظر :
لیست دوره ها
>
دروس خارج فقه
>
کتاب الحج (آیت الله فاضل لنکرانی (ره))
>
جلسه 227
متن
بسم الله الرحمن الرحيم.
نام درس: خارج فقه بحث حج.
نام استاد: فاضل لنكرانى.
تاريخ: 1370 ه.ش
اين نوار تكرار درس 226 مىباشد!!!!!!!!!!!!!!!!!
اعوذبالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم.
اين نوار تكرار درس 226 مىباشد!!!!!!!!!!!!!!!!! تصحيح نشود!!
مسئله اين بود كه اگر كسى مالى پيش او وديعه گذاشته شده باشد، و بعد صاحب اين وديعه و صاحب مال بميرد. و آن كسى كه مال پيش او وديعه هست بداند كه صاحب اين وديعه حجة الاسلام بر او واجب بوده است. و انجام نداده است. يعنى حجة الاسلام بر او استقرار پيدا كرده بود مىتوانسته است انجام بدهد اما مسامحة انجام نداده است. آيا اين كسى كه مال پيش او وديعه است در اين رابطه حكمى دارد يا نه؟ از نظر روايت كه حالا بدون قيد و شرط، مفاد روايت اين است كه اين مال صرف حج بشود با اينكه اين كسى كه مال پيش او وديعه است نه وارث اين ميت و نه وصى اين ميت. لكن در عين حال مال را صرف حج بكند و اگر اضافهاى داشت آن اضافه را در اختيار ورثه بگذارد. منشاء اين حكم، يك روايت صحيحهاى است كه در اين باب وارد شده است. و اين روايت را مشايخ ثلاثه مرحوم كلينى و صدوق و شيخ طوسى كه اينها اصحاب كتب اربعه هستند، همهاشان روايت كردهاند. و سند هم سند صحيحى است يعنى به اسناد صحيحه اين روايت، روايت شده است. اگر چه اگر سند هم فرضا قابل مناقشه بود، لكن چون اصحاب قديما و حديثا بر طبق اين روايت فتوا دادهاند لافرض كه از نظر سند هم مناقشهاى مىداشت به اعتبار استناد همه اصحاب به اين روايت جبران ضعف سند روايت مىشد. و از همان زمانهاى قديم چه در كتابهايى كه متعرض متون روايات بوده است به صورت كتاب فقهى مثل كتاب نهايه شيخ كه در قبل از شيخ هم معمولا كتابهاى فقهى اين نحو بوده است كه همان متون روايات را خاليا عن السند و خاليا عن ذكر المعصوم عليه السلام به صورت فتوا و كتاب مىنوشتند. از زمان شيخ طوسى عليه الرحمه حالا شايد بعضىها هم قبل از شيخ مسئله تفريع و بحث در فروعات و استنباط احكام مواردى را كه روايات متعرض نشدهاند، شروع شده است. بالاخره در همه آن كتابها اين مسئله مورد تعرض واقع شده است و قديما و حديثا اجمال حكم و اجمال مسئله جاى بحث و ترديد نيست. حالا روايتش را هم مىخوانيم براى خاطر اينكه جهات ديگرى كه مربوط به اين مسئله است، طبعا بايد از همين روايت استفاده بشود.
روايت خيلى هم مختصر است. در ابواب نيابت كه همان جلد هشتم وسايل است، باب سيزدهم حديث اول كه همين يك حديث هم بيشتر در اين باب ذكر نشده است. عرض كردم مشايخ ثلاثه با اسانيد مختلفشان نقل كردهاند عن بريد الاجلى كه از اجلا روات از امام صادق صلوات الله عليه است. ايشان نقل ميكند عن ابى عبد الله عليه السلام، قال سألته عن رجل استودعنى مالا. يك كسى مالى را پيش من وديعه گذاشت و طلب كرد كه پيش من امانت باشد. من هم پذيرفتم و هلك آن رجل. و ليس لولده يا لوُلده كه با هر دو مىسازد. ليس لوَلده شىءٌ يا ليس لوُلده شىءٌ. بچههاى اين متوفى يا بچه اين متوفى اگر ولد باشد ليس له شىءٌ. كه حالا اين دو تا احتمال در آن جريان دارد. ليس له شىء يعنى ذاتا آدم فقيرى
هست. آدم مستضعفى هست و خلاصه چيزى ندارد. اين يك احتمال كه ظاهر هم همين احتمال است. احتمال دوم اين است كه ليس لولده شىء مىخواهد بگويد كه تركه ميت منحصرا عبارت از همين مالى است كه پيش من امانت گذاشته است و غير از اين مال، چيز ديگرى به عنوان تركه وجود ندارد كه اختصاص به آن ولد پيدا بكند يا بين وُلدش تقسيم بشود كه در حقيقت دو تا احتمال به اين صورت برمىگردد، ليس لولده شىء ذاتا يعنى ذاتا آدم فقيرى هست و آدم نيازمندى است. يا اينكه نه، ليس بنفع اين ولد چيز ديگرى، غير از اين مالى كه پيش من امانت است. يعنى تركه ميت منحصرا همين مالى است كه پيش من امانت گذاشته است. اگر مثلا اين مال را فرضا صرف در حج بكنند ديگر دست ورثه، دست ولد نسبت به تركه اين ميت هيچ چيزى نخواهد بود، اين دو تا احتمال هست. و ليس لولده يا لوُلده شىء. از آن طرف و لم يحج، حجة الاسلام. اين متوفى حجة السلام واجبش را انجام نداده است. حج براى او مستقر بوده است، دين بوده است، و اين دينش را ادا نكرده است. پيدا است آن صورتى كه موتش در همان سال اول استطاعت باشد اين خارج از اين بحث مورد روايت است. براى اينكه كسى كه مستطيع شد فرضا در اول ماه ذى حجه فوت شد، خب اين لا يجب عليه الحج. اين چون امكان برايش نداشت است حج، وجوب هم براى او نداشته است. لم يحج حجة الاسلام يعنى براى او واجب بوده است قبلا، استقرار پيدا كرده است و انجام نداده است. خب، حالا بريد مىپرسد كه تكليف من چيست؟ استودعنى مالا در حالى كه اين شرايط هم وجود دارد. قال امام عليه السلام بر طبق اين روايت فرمودند حجّ عنه. از ناحيه او حج انجام بده. و ما فضل فاعفوهم. اگر چيزى اضافه آمد او را اعطا كن كه اين قرينه فاعطهم قرينه بر اين است كه آن ليس لوُلده است نه ليس لوَلده.
(تكرار فايل 226).
آخرين مطالب
حوزه علميه
پیام های تسلیت مراجع تقلید، علما و...
حکومت، مردم را کریمانه اداره کند نه فقیرانه
انگیزه بانوان از ورود به حوزههای علمیه...
آیهای که باید در دستور کار مبلغین باشد
مسائل روز جامعه با نگاه تخصصی قابل...
ویژگیهای نماینده مجلس تراز انقلاب
تاکید آیت الله العظمی جوادی آملی بر...
حوزه علمیه در عرصه بانکداری اسلامی...
توصیههای اخلاقی استاد حوزه به طلاب...
لباس محرومیت زدایی از چهره مردم بر...