از طلوع تا عروج امام (ره)(5)
مجموعهای که در پیش روی دارید مقدمه رساله دکتر اکبری است که تحت عنوان «نقد و تحلیل ادبیات انقلاب اسلامی از طلوع تا عروج امام(س)» به رشته تحریر در آمد.
بخش پنجم(پایانی)
1ـ دفتر اول: تصویر روح خدا در آئینه شعر انقلاب اسلامی البته این دفتر دو بخش اصلی دارد:
الف: اشعاری که به مناسبت 12 بهمن سالروز ورود امام به کشور سروده شده است.
ب: اشعاری که مربوط به حضور و وجود پر برکت امام(ره) پس از پایان تبعید سروده شده است.
2ـ دفتر دوم: سوگواره شاعران بر سفر سرخ زائران حرم دوست، یعنی اشعاری که برای شهیدان مظلوم جمعه خونین مکه سروده شده است.
3ـ دفتر سوم: سوگسرود شاعران در هجران (خرقهپوش حلقه روحانیان)[173] یعنی اشعاری که به مناسبت رحلت جانگداز امام عزیز(ره) سروده شده است.
از جهت تنظیم قالبهای شعری کوشش شده است که در هر سه دفتر نظم خاصی حکمفرما باشد. البته اشعار برگزیده را بگونهای نقد کردهام که بسادگی می توان به لحاظ قالبهای شعری آنها را پس و پیش کرد جهت اطلاع باید گفت ترتیب اشعار به قرار زیر است:
رباعی ، دوبیتی ، غزل ، مثنوی ، قصیده ، ترکیببند ، ترجیعبند ، قطعه ، شعر نو . نکته دیگر تعدد و بسیاری آثار در قالبهای غزل، قصیده و مثنوی و رباعی و دوبیتی و کمبود اشعار در قالبهای ترجیعبند و ترکیببند و مسمط و مستزاد و قطعه،... است. از لحاظ قالبهای شعری میتوان به تقسیمبندی زیر قائل شد:
الف – شاعرانی که تمایل به قالبهای کلاسیک دارند و از آن میان هم به یکی دو قالب میپردازند مثل احمد عزیزی که در مثنویسرایی شاخص است و غزل را هم تجربه کرده است و علی معلم که مثنوی و قصیده را خوشتر دارد اما غزل هم دارد.
ب – شاعرانی که در قالبهای کلاسیک دارای اثر نیستند، مثل قیصر امینپور و حسن حسینی و علیرضا قزوه که در غزل و مثنوی و دوبیتی و رباعیسرایان موفقی بوده، شعر نو هم بسیار دارند. به لحاظی موسوی گرمارودی را در این جرگه میتوان وارد کرد.
ج – شاعرانی که اهل شعر نو نیستند و از شعر قدیم بیشتر به غزلسرائی شهره شدهاند. مثل نصرا... مردانی و غلامرضا رحمدل و تا حدی فرید اصفهانی.
د – شاعرانی که بیشتر نوگرایند اگرچه گاهگاهی در قالبهای کلاسیک هم آثاری از آنها دیدهایم. مثل سلمان هراتی ، محمدرضا عبدالملکیان.
هـ - شاعرانی که دور شعر قدیم و قوالب شعری آن خط کشیدهاند و شعر نو میسرایند و در مورد بسیاری هم «سپید»سرایند از آنجمله میتوان از طاهره صفارزاده نام برد. با توجه به تنوع نقد میتوان نوع نقد را در این سه دفتر «صوری» یا آمیزهای از نقد موضوعی و صوری نام نهاد. در این نقد سعی نکردهام به تفسیر و تحلیل موضوعی اشعار بپردازم، از بعد محتوی و درون تنها به اشارهای کوتاه ذیل پیام اشعار بسنده شده است. نکته دیگر اینکه حتیالامکان کوشیدهام از شاعران جانبداری محض و رد قبول همهجانبه نکنم و در حد توان با آنها با سعه صدر برخورد کردهام.
آخرین نکتهای که تذکارش را ضروری می دانم بیان این اصل است که: خواننده نخست با نقد هر شعر روبرو می شود و پس از آن با خود شعر. شاید یکی از دلایل این امر تقلیدی از مولفان کتابهای نقد ادبی و خصوصاً تاریخ ادبیات باشد. باید گفت: پس و پیش کردن بسیار ساده است. کافی است هر شعر را قبل از نقد و تحلیل بگذاریم و پس از این جابجایی برگهها را شمارهگذاری کنیم. در تحلیل و نقد و تدوین و تالیف این دفاتر و آثار خود را از کمترین ادعا به دور می دانم، هرگز بر این باور نبودهام و نیستم که این مجموعه اثری است جامع و مانع و یا کاری است بینظیر و بدون نقص، بلکه تنها آغازی است بر انجام یک تکلیف و حرکت و باور ارزشمند در بررسی و تدوین ادبیات روشن و خورشیدی انقلاب شکوهمند اسلامی . چه بسا که ظریفطبعان نکتهسنج و متعهدی در قلمرو نقد و تحلیل این آثار گرانقدر کاری بایستهتر انجام دهند که اگر به این مهم همت ورزند خدایشان یار و توفیق رفیق راهشان باد. اگر هم دستی از آستین غیرت بیرون نیامد این مجموعه را که بعونالله تعالی دفاتر دیگرش به مرور آماده میشود، برگ سبزی بدانید تحفه درویش. امیدوارم مقبول نظر الهی ولیالله الاعظم امام زمان(ع) و مورد توجه روح بلند نایب واصلش حضرت روح الله(ره) واقع شود.
برگزاری مسابقه شعر:
بمناسبت سومین سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی(س) به همت دفتر فرهنگ اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی - واحد رودهن مسابقه شعر بین کلیه واحدها در سطح کشور برگزار شد. که پس از بررسی و مطالعه اشعار رسیده به تعدادی از شعرا به عنوان نفرات برتر مسابقات جوائزی اهدا گردید.
در همین رابطه اشعار برگزیده این مسابقه به دفتر مجله رسید که ما از میان بهترینها قطعهای را برگزیدهایم که در ادامه از نظرتان میگذرد.
تو...! «برای امام ره»
دلت را به خورشید دادی و رفتی
به آن سمت آبی
به یک جنگل آفتابی
*
تو که چشمهایت «غزل» بود
نگاهت: «قصیده»
و عمر تو یک «مثنوی» بود
بس عارفانه
*
نسیمی که از دستهای تو بارید
ما را به جنگل فرا خواند
آه ای هوادار خورشید!
فانوس من شعلهزا نیست
اینجا هوا نیست
*
دلت را به باران سپردی و رفتی
من اما نشستم
و چون بغض
در خود شکستم
حسین عبدی «شبگیر»
دانشجوی ترم 4 کشاورزی «دانشگاه آزاد گرگان»
به یاد استاد:
متن ذیل به ا نضمام چند قطعه شعر از مرحوم استاد طاهری کنی توسط وصی آن مرحوم برادر مهدی اسلامی پناه در اختیار مجله حضور قرار گرفته است که به نظر خوانندگان عزیز می رسد.
(مرحوم عالم عارف استاد علی اصغر طاهری کنی یار وفادار و مخلص امام راحل چندین سال در نجف اشرف در خدمت حضرت امام تلمذ کردند. صداقت و پاکی و اخلاص آن مرحوم در راستای خط امام زبانزد اکثر دوستان و آشنایان بود. از استاد طاهری کنی اشعاری بیادگار مانده است که تعدادی از آنها تقدیم میگردد).
***
خداوندا که ما را این صفا داد |
که عمری با مسیحا آشنا داد |
دلی دیوانه عشقی خانمان سوز |
تنی آزرده در دشت بلا داد |
بهر سو بلبلانش در فغانند |
که گل بند قبا از غنچه واداد |
خوشش باد آن حریم میفروشان |
به رضوان محفلی تن را رها داد |
الا ای هاتف غیبم پیامی |
کجا شد آنکه دلها را دوا داد |
دگر صبری نمانده در نهانی |
که تیغ زهر حجرانش چهها داد |
من از بیگانگان هر گز ننالم |
که جام تلخ را آن آشنا داد |
هر آنکس را دلی بود و صفا بود |
به عزت پروران دست صفا داد |
***
دوش دیدم که خزان پرده ز رخسار گرفت |
دستی از غیب شد و گوهر یکدانه گرفت |
گرهای بر روش چرخ کهن باز افتاد |
باج زیبائی خود شمع ز پروانه گرفت |
چمن از لاله تهی کرد و گلستان از گل |
بلبل خوش غزل از ناله مستانه گرفت |
جلوهای کرد رخش در افق شام سیه |
ظلمت جور ز هر خانه و کاشانه گرفت |
همه را دیده بدان حسن خداداد افتاد |
وه چه حسنی که دل عاقل و دیوانه گرفت |
سوز ای حاسد بیچاره به سیمای دغل |
که نشد جامه سالوس به میخانه گرفت |
آن سیه چهره که جانش به عداوت می سوخت |
جاهدوا امر خداوند به افسانه گرفت |
ما ز بیگانه ننالیم در این چرخ کهن |
آنکه گل داد به هر خانه از آن خانه گرفت |
تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان