• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

اهتمام و عنايت مسلمانان از صدر اسلام و اشتياق شديد آنان به قرآن به عنوان وحى آسمانى و معجزه جاودانى باعث‏شد تا از همان قرن نخست بزرگانى از صحابه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و پس از آنان علما و دانشمندان اسلامى در زمينه‏هاى مختلف تفسير و مسائل مربوط به قرآن توجه ويژه‏اى را نشان دهند.
به اعتقاد دانشمندان علوم قرآنى، در ميان صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله على بن ابى‏طالب عليهما السلام از پيشگامان و طلايه‏داران تفسير و علوم قرآنى بوده و حتى شخصيتى چون ابن عباس تفسير قرآن را از ايشان آموخته است. (5)
جلال الدين سيوطى مى‏گويد: در ميان خلفا كسى كه بيشترين مطلب را در زمينه علوم قرآنى روايت كرده، على بن ابى‏طالب است. (6)
عبدالله بن عباس، عبدالله بن مسعود و ابى بن كعب بن قيس نيز از جمله كسانى هستند كه جايگاه رفيع در تفسير و قراءت قرآن داشته‏اند و ديگران قرآن را از آنان فرامى‏گرفتند.
دوره تدوين تفسير و مباحث قرآنى از قرن دوم آغاز مى‏گردد و از اين زمان به‏بعد دانشمندان فراوانى در خدمت تاليفات قرآنى قرار مى‏گيرند.
ما در اين مختصر، ابتدا به‏ذكر نام برخى از نويسندگان علوم قرآنى كه هر يك در تدوين‏علمى از علوم قرآنى پيشگام بوده‏اند، پرداخته آن‏گاه سيرى اجمالى در نگارش‏هاى علوم قرآنى خواهيم‏داشت.

پيشگامان تدوين علوم قرآنى

يحيى بن يعمر (م‏89ق. ) كتابى در قراءت نگاشته است. (7)
حسن بصرى (م‏110ق. ) نويسنده نزول القرآن و عدد آى القرآن.
عبد الله بن عامر يحصبى (م‏118ق. ) نويسنده كتب اختلاف مصاحف الشام و الحجاز و العراق و المقطوع و الموصول.
عطاء بن ابى‏مسلم ميسرة الخراسانى (م‏135ق. ) اولين نويسنده در ناسخ و منسوخ.
محمد بن سائب كلبى (م‏146ق. ) آغازگر تدوين احكام القرآن. (8)
ابان بن تغلب(م‏141ق. )نخستين مؤلف در علم قراءت، معانى قرآن و غريب القرآن.
خليل بن احمد فراهيدى (م‏170ق. ) مبتكر و مؤلف در نقط و رسم. (9)
على بن عبدالله سعدى در تاليف اسباب النزول و محمد بن جنيد (م‏281ق. ) در امثال القرآن گوى سبقت را از ديگران ربوده‏اند. (10)
محمد بن يزيد واسطى (م‏306 يا 309ق. ) پيشقدم در تدوين كتابى با عنوان اعجاز قرآن بوده كه امروزه از ميان رفته است. (11)
برخى از قرآن‏شناسان، على بن مدينى و ابوعبيد قاسم بن سلام را، كه هر دو از دانشمندان قرن سومند، به ترتيب، پيشگام در تدوين اسباب النزول و ناسخ و منسوخ دانسته‏اند. (12)