• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

مقدمه

ان هذا القرآن يهدى للتى هى اقوم (1) ; قطعا اين «قرآن » به [آيينى] كه خود پايدارتر است راه مى نمايد.متاسفانه آشنايى و آگاهى ما مسلمانان و حتى بسيارى از تحصيل‏كردگان ما از قرآن اندك و ناچيز است، و قرآن آن گونه كه شايسته آن است، جايگاه خويش را در ميان جوامع‏اسلامى پيدا نكرده است.
البته پس از پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى به رهبرى امام خمينى(قدس سره)، كه خود معلم و مفسر بزرگ قرآن بود، قرآن درخششى ديگر يافت و آهنگ گرايش به قرآن و معارف آن به گونه‏اى فراگير در ميان عموم مسلمانان، به ويژه جوانان، آغازشد.
در جهان آشوب‏زده كنونى كه ارزش‏ها در ميان هياهوى دنياطلبان و بمباران تبليغات مسموم آنان به فراموشى سپرده شده، خلا معنويت، بيش از هر زمان ديگر رخ نموده و موجبات عصيان و انزجار از زندگى سرد، بى‏روح و بى‏پشتوانه كنونى را فراهم كرده است.
از اين رو براى ما مسلمانان، بيش از هر زمان ديگر، ضرورت حاكم‏نمودن فرهنگ وحيانى در متن زندگى فردى، اجتماعى و سياسى احساس مى‏شود.
به فرموده پيامبر اكرم(ص): اذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن; فانه شاف-ع مشفع وماحل مصدق.
ومن جعله امامه قاده الى الجنة ومن جعله خلفه ساقه الى النار وهو الدليل يدل على خير سبيل...
و له ظهر وبطن،...
ظاهره انيق وباطنه عميق.
له نجوم وعلى نجومه نجوم، لاتحصى عجائبه ولاتبلى غرائبه، فيه مصابيح الهدى ومنار الحكم. (12) ; هرگاه فتنه‏ها چون شب تار شما را احاطه نمود به قرآن روى آوريد; چرا كه شفاعتش پذيرفته و گزارشش از اعمال بندگان تصديق مى‏شود.
هر كه قرآن را پيشواى خويش قرار دهد، او را به بهشت رهبرى نمايد و هركه آن را پشت‏سر اندازد به دوزخش كشاند.
راهنمايى است كه انسان را به بهترين راه‏ها، راهنمايى مى‏كند.
قرآن را ظاهرى است و باطنى، ظاهرش جلوه و زيبايى دارد و باطنش ژرف و عميق است.
ستارگانى دارد و ستارگانش را نيز ستارگانى است.
شگفتى‏هايش قابل شمارش و عجايبش كهنه شدنى نيست.... فهم صحيح قرآن مجيد، متوقف بر مقدماتى است.
«علوم قرآنى‏» - چنان كه خواهدآمد - مباحثى مقدماتى براى تفسيرقرآن و برداشت از آن است كه از ديرباز مورد توجه علما و قرآن‏پژوهان بوده است.
درطى چند سال، توفيق طرح اين مباحث در جامعة‏الزهرا(س) و مدرسه شهيدين به اين بنده دست داد و انگيزه‏اى شد تا به اقتضاى كار، بررسى محدود و ناقصى صورت پذيرد و از مجموعه تاليفات گران قدر و ارزشمندى كه محققان «علوم‏قرآنى‏» و مفسران عالى مقام در اين زمينه داشته‏اند، استفاده شود.
به طور كلى تاليفات «علوم قرآنى‏» به چهار دسته تقسيم مى‏گردند:

1. كتبى كه در يك علم خاص از علوم قرآنى تدوين يافته‏اند; مثل علم قراءت، اعجاز قرآن، تحريف، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و....

2. كتبى كه به صورت گزينشى به چند موضوع از علوم قرآنى پرداخته‏اند.
3. كتبى كه نويسندگان آن‏ها سعى نموده‏اند همه مباحث مربوط به علوم قرآنى را در يك مجموعه گردآورى نمايند; نظير زركشى در البرهان فى علوم القرآن و سيوطى در الاتقان فى علوم القرآن.
4. تفاسيرى كه مفسران در مقدمه آن‏ها مباحثى از علوم قرآنى را مطرح نموده‏اند (13)