• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

5. در بعضى از موارد به تشخيص پيامبر و يا به دستور جبرئيل آيات نازل شده در ميان آيات سوره ديگرى جاى مى گرفتند.
6. تنظيم و ترتيب آيات قرآن در اكثر سوره ها توقيفى است و البته در تعدادى اندك با راى و اجتهاد صحابه صورت گرفته است.
7. بسيارى از صحابه حافظ قرآن بوده اند كه بعضى از مشهورترين آنان عبارتند از: على بنابى طالب(ع)، عبدالله بن مسعود، ابى بن كعب، زيد بن ثابت، عثمان، معاذ بن جبل، ابوالدرداء، ابوايوب، سعد بن عبيد و ابوزيد.
8. برخى از صحابه در زمان حيات پيامبر(ص) اقدام به جمع آورى آيات و سوره هاى قرآن براى خود نمودند.

21. الاتقان، ج 1، ص 189، نوع 18.
22. دو مورد آن قبلا در بند ب مربوط به كتابت، بدون رعايت ترتيب نزول، به دستور پيامبر ذكر شد.
23. همان، ص 191 و 192.
24. همان، ص 193.
25. همان، ص 194.
26. همان، ص 195.
27. البرهان، ج 1، ص 331.
28. همان.
29. التمهيد، ج 1، ص 214.
30. الميزان، ج 12، ص 127 و 128.
31. ملتزم شدن به آن چه علامه در الميزان فرموده است، پيامدهاى نامقبولى دارد; زيرا اولا،وقتى ما به توقيفى بودن ترتيب آيات در زمان حيات پيامبر(ص) اعتقاد داشتيم،بدينمعناست كه تخلف از آن بر هيچ مسلمانى جايز نيست. حال اگر چنين ترتيبى به صورتگسترده پس از رحلت درهم ريزد و بسيارى از آيات به ترتيبى غير از ترتيب مورد نظر پيامبر،تنظيم گردند، بدون شك خدشه اى بر قداست و مصونيت قرآن وارد گشته است. اين تغيير وجابه جايى در مورد تنظيم سوره ها چندان زيان بخش نيست; زيرا هر سوره به منزله يك واحدو مجموعه مستقل در قرآن مطرح است، همان گونه كه ما مى توانيم براى قراءت قرآن،سوره هاى گوناگون را گزينش كنيم، چينش سوره ها نيز اگرچه بر خلاف ترتيب نزول باشند،در اصل قرآن اختلالى ايجاد نمى كند. اين حكم هرگز نمى تواند در مورد آيات يك سورهصادق باشد. آيات، يك مجموعه به هم پيوسته و حساب شده اند و تغيير و جابه جايى، آن هم دربعد وسيع آن، به نوعى تحريف مى انجامد.ثانيا، بخش مهمى از اعجاز قرآن در وراى هميننظم آياتش نهفته است. وقتى قرآن حتى به آوردن يك سوره تحدى مى كند، نظم آيات آننيز مورد نظر است. بدون شك نقشى را كه تنظيم كلمات در قالب يك آيه ايفا مى كنند،تنظيم آيات در قالب يك سوره نيز، كم يا بيش بر عهده دارند. براى از بين بردن لطافت وزيبايى يك قصيده كافى است كه يك مصرع از آن جابه جا گردد. قرآن بسى دقيق تر وحساب شده تر از يك قصيده تنظيم شده است; بلكه اساسا مقايسه ميان اين دو صحيح نيست.هرگونه جابه جايى آيات به وضوح ناهمگونى و عدم سازش را نمايان مى ساخته است و حافظانقرآن خود بهتر از هركس ديگر آن را احساس مى كرده اند. از پيامدهاى چنين التزامى كهبگذريم، اصل اين عقيده نيز با مبناى علامه سازگارى ندارد; زيرا علامه كه از گستردگى آياتمستثنيات سخن به ميان آورده است، به استناد و اتكاى روايات غيرقابل شمارش اسبابنزول در اين زمينه است (الميزان، ج 11، ص 128)، و اين در حالى است كه خود ايشان در مواردديگر به شدت، اعتبار روايات اسباب نزول را مورد ترديد قرار مى دهد. مسأله ديگر، عدم وجوداختلاف در ترتيب آيات سوره ها ميان صاحبان مصاحف متعدد است; چه آنان كه نوشته هاىقرآنى خود را در زمان حيات پيامبر در دست داشته اند، و چه آنان كه پس از رحلت به اين كارروى آوردند و آن چه مطرح است اختلاف در ترتيب سوره هاى مصاحف اصحاب است و يااختلاف در شماره سوره ها. بدون ترديد اگر در تنظيم آيات پس از رحلت پيامبر، اجتهادصحابه دخالت مى كرد، اختلاف نظر، آن هم در طيفى بسيار گسترده پديدار مى گشت و چونچنين چيزى وجود ندارد، بايد حتى در مورد آيات مستثنيات چاره اى ديگر انديشيد; نه آنكه آنها را با دخالت راى و نظر صحابه مرتبط دانست. اشكال ديگر به اين نظريه، وجود انبوهحافظان قرآن كريم در ميان مسلمانان بوده است. حافظانى كه سوره ها را در زمان رسولخدا(ص) حفظ كرده و همواره قراءت قرآن را بهترين كار خود به حساب مى آورده اند، آيا باوجود اين گروه، امكان تخطى از ترتيب پيامبر اكرم آن هم با اين گستردگى وجود داشته است؟آرى، فى الجمله مى توان پذيرفت كه در تعدادى اندك از سوره هاى قرآن كريم ترتيب توقيفىنيست و در هنگام جمع آورى قرآن پس از رحلت در تنظيم معدودى از آيات جابه جايى هايى صورت گرفته است.
32. چهار ماه بعد از جنگ احد، پيامبر چهل يا به روايتى هفتاد تن از برگزيدگان انصار را كه«قراء» ناميده مى شدند به تقاضاى رئيس قبيله بنى عامر براى آموزش قبيله بدان جا فرستاد.در راس آنها «منذر بن عمرو» بود كه پيش از اسلام هم نوشتن مى دانست. در «بئر معونه »، كهآبى است در كوه بر سر راه مدينه به مكه، كافران بر سر آنها ريخته، همه را كشتند. پيامبرچنان از اين حادثه متاثر گشت كه تا يك ماه در قنوت نماز صبح بر آنها به اسم و رسم نفرين مى كرد. (محمود راميار، تاريخ قرآن، ص 230)
33. توضيح اين حادثه در فصل سوم خواهد آمد.
34. محمود راميار، تاريخ قرآن، ص 253; البرهان، ج 1، ص 336.
35. محمود راميار، تاريخ قرآن، ص 255.
36. صحيح بخارى، ج 9، ص 47; البرهان، ج 1، ص 334.
37. بحارالانوار، ج 89، ص 77.
38. تاريخ القرآن، فصل هشتم، ص 46.
39. حقائق هامة حول القرآن الكريم، ص 99 و 100.
40. البرهان، ج 1، ص 331; الاتقان، ج 1، ص 181.