• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

مرحله سوم:

همان گونه كه در فصل چهارم از بخش چهارم ذكر شد، با گسترش و نفوذ اسلام به مناطقمختلف و گرايش روز افزون افراد به اسلام و رونق تعليم و تعلم قرآن در ميان آنان، رفته رفتهدامنه اختلاف قراءت ها زياد گرديد; استنساخ مصاحف بى شمار به دست مسلمانان از يك سو ورواج قراءت هر يك از صحابه در هر شهر از سوى ديگر، و آن چه را حذيفه در جنگ ارمنستان،ميان سربازان عراقى و شامى مشاهده كرده بود، وى را بر آن داشت تا پيشنهاد متحد ساختنقراءت هاى قرآن را به خليفه وقت (عثمان) بنمايد.
عثمان انجمنى را مركب از چند تنتشكيل داد; قرآن ها از همه نقاط جمع آورى شدند و چند مصحف (به احتمال قوى پنجمصحف) به صورت يك نواخت تنظيم گرديد.
هدف عثمان از اين اقدام، ايجاد وحدت درقراءت قرآن بود و به همين جهت مصحف ها به چهار نقطه مهم، يعنى كوفه، بصره، شام و مكهارسال شد و يك نسخه نيز در مدينه مركز خلافت نگه داشته شد.
عثمان با هر مصحف، يكقارى را نيز اعزام نمود.
فرستادگان عبارت بودند از: عبدالله بن سائب مخزومى (م حدودا 70ق. ) به مكه، ابوعبدالرحمن سلمى (م 47 ق. ) به كوفه، عامر بن عبد قيس (م 55 ق. ) به بصره و مغيرة بن شهاب مخزومى به شام.
زيد بن ثابت نيز قراءت مصحف مدينه را بر عهده گرفت.
از اين زمان به بعد را مى توان آغاز سومين مرحله و دوره قراءت قرآن به حساب آورد.
مشخصه اصلى اين دوره انتساب قراءت ها به شهرهاست كه به آن قراءت «امصار» اطلاق شده است (3) .
در اين مرحله، قراءت قرآن از انحصار اشخاص خارج گرديد و اگر اختلافاتى در قراءت بروزمى كرد، از آن تعبير به قراءت كوفه، يا قراءت بصره يا قراءت شام و... ,مى گرديد.
ناگفته نماندگرچه عثمان هدفش، اتحاد قراءت هاى مختلفى بود كه به وجود آمده بود، اما دستور داده بودعبارات به صورتى نوشته شوند كه قابليت پذيرش وجوه مختلف قراءت را داشته باشند و درمواردى كه چنين امرى امكان پذير نبود، موارد اختلافى، در هر يك از مصحف ها به يكصورت نوشته مى شد; تا قراءت هاى معتبر در مجموع مصحف پخش گردند (4) .
كار متحد ساختن مصاحف در دهه سوم هجرت به سال 25 هجرى اتفاق افتاد.