• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

بي نياز از غير – صفت مشبهه است بر وزن فعل كه به معناي مفعول به كار رفته است .
صمد به معناي قصد كردن مي باشد : صمد فلاناً يا صمد له يا صمد اليه يعني : قصد و آهنگ او را نمود .

4- لم يلده :

نزاده است – فعل مضارع مجزوم به لم (فعل جحد) از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل (ولد ، يلد) و متعدي يك مفعولي است .

5- لم يولد :

زاده نشده است – مضارع مجهول و مجزوم به لم است .

6- كفو و كفء و كفو :

همتا – مانند – عديل نظير و مماثل – اين سه لفظ به يك معنا و اسم ثلاثي مجردند و در كفو (واو) همان همزه است كه تخفيف يافته است .

تركيب

(قل) فعل و فاعل ، جمله استينافيه است و محلي از اعراب ندارد (هو) ضمير شأن در محل رفع بنابر مبتدا بودن (الله) مبتدا دوم (احد) خبر براي الله و جمله الله احد در محل رفع خبر براي هو و رابط اين جمله خبر به مبتدا عبارت است از اينكه جمله خبر در معنا خود مبتدا است .توضيح اينكه : نحويون يكي از روابط جمله خبر به مبتدا را (كون الجمله نفس المبتدا في المعني) ذكر نموده اند به اين معنا كه اگر جمله خبر از نظر معنا خود مبتدا بود ، همين رابط شمرده مي شود .

توضيحي پيرامون ضيمر شأن :

ضمير شأن ضمير غايبي است كه كنايه از شأن (يعني از امري كه قصد سخن گفتن از آن است) مي آيد و هدف از آوردن ضمير شأن تعظيم و بزرگداشت امر مورد گفتگو است گويي متكلم ابتداءً آن امر را به صورت مبهم و با ضمير بيان مي كند تا شنونده را به اهميت آن آگاه كند سپس به وسيله جمله مابعد ، ابهام ضمير را برطرف نموده و آن ضمير را تفسير مي كند .ضمير شأن به صورت منفصل و متصل مي آيد و عامل در آن يا ابتدائيت است و