• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

مثلاً به شتري كه گوشش را مي شكافند بخاطر سعه شكاف بحيره مي گويند و يا به اسب تندرو به اعتبار سعه سيرش بحر گفته مي شود .

11-سجرت :

افروخته شد – پر شد – روان شد – به تلاطم در آمد – در صورتي كه تسجير را به معني پر كردن يعني معني دوم بگيريم و منظور پر گرديدن درياها از مواد مذاب و آتشيني باشد كه در اثر سقوط خورشيد و ستارگان در درياها و يا در اثر بيرون ريخته شدن مواد مذاب زمين حاصل مي شود معناي دوم و معناي اول يكي شمرده مي شوند . اين فعل ماضي مجهول باب تفعيل است و متعدي يك مفعولي مي باشد .

12- نفوس :

جانها – روحها – جمع مكسر است و مفردش نفس مي باشد .

13- زوجت :

جفت گردانده شد – قرين شد – فعل ماضي مجهول ازباب تفعيل معلوم اين فعل به مفعول اول خود بنفسه و به مفعول دوم به وسيله (باء) يا (الي) يا (لام) متعدي مي شود .
در اينكه مراد از جفت شدن جانها چيست ؟ احتمالاتي داده شده است از جمله : 1- جفت شدن جانها با بدنها 2- جفت شدن انسانها با اعمالشان 3- جفت شدن هركس با قرينش صالح با صالح و طالح با طالح .
4- جفت شدن نفوس نيكان با حوريان و اشقياء با شياطين. اقوال ديگري نيز در تفاسير ذكر نموده اند .

14- موؤده :

دختر زنده بگور شده صيغه مونث اسم مفعول است از ثلاثي مجرد فعل آن (وأد) (يئد) و مصدرش وأد مي باشد به معني زنده بگور كردن اين فعل متعدي يك مفعولي است .

15- اي :

اسم استفهام و معرب است ، و در فارسي (كدام) يا (كداميك) ترجمه