• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

شدنش فراشه گفته اند .
(تفرش الطائر : پرنده دو بال خود را گشود و گستراند و دور چيزي چرخيد)

3- مبثوت :

پراكنده شده – گسترده شده – اسم مفعول از ثلاثي مجرد است .

4- عهن :

پشم – پشم رنگين و رنگارنگ – اسم ثلاثي مجرد است .

5- منفوش :

حلاجي شده – زده شده و پراكنده شده – اسم مفعول از ثلاثي مجرد است .

تركيب :


(القارعه) مبتدا (م) اسم استفهام در محل رفع ، مبتدا (القارعه) خبر براي ما و جمله مالقارعه در محل رفع خبر براي مبتداي اول و جمله القارعه ما القارعه جمله اي است استينافيه و محلي از اعراب ندارد .
يادآوري : رابط جمله خبر به مبتدا در القارعه ما القارعه عبارت است از (اعاده لفظ مبتدا در جمله خبر) و از اينگونه رابط بيشتر در مقام ترساندن و تعظيم استفاده مي شود .
(و ما ادراك ماالقارعه) مانند (و ما ادراك ما ليله القدر) در سوره قدر تركيب مي شود (يوم) ظرف زمان متعلق به القارعه يا اينكه متعلق به عامل محذوف كه (القارعه) قرينه بر آن است تقدير : تقرع يوم ... يا تأتي القارعه يوم ... و يا اينكه مفعول به براي فعل مقدر است تقدير : أذكروا يوم ... (يوم الناس) فعل ناقص و اسمش (كالفراش) جار و مجرور متعلق به عامل محذوف ، خبر براي يكون (المبثوث) صفت براي الفراش و جمله يكون در محل جر ، مضاف براي يوم و جمله تقرع