اقامت نمودن و وطن قرار دادن .
8- ابد :
هميشه – دائم – پيوسته – اسم ثلاثي مجرد و ظرف زمان است كه براي
تأكيد نفي يا اثبات در زمان آينده به كار مي رود .
9- رضي :
رجوع شود به آيه 5 سوره ضحي .
تركيب :
(ان) حرف مشبهه بالفعل (الذين) اسم موصول در محل نصب اسم براي ان (كفرو)
فعل وفاعل ، جمله صله موصول است و محلي از اعراب ندارد (من اهل الكتاب) جار
و مجرور متعلق به عامل محذوف ، حال براي فاعل كفروا. و اهل مضاف و الكتاب
مضاف اليه (و) حرف عطف (المشركين) عطف بر اهل (في النار جهنم) جار ومجرور
متعلق به محذوف ، خبر براي ان و نار مضاف و جهنم مضاف اليه (خالدين) حال
است براي ضمير مستتر در خبر ان و اين حال را حال مقدره گويند (حال مقدره
حالي است كه زمانش بعد از زمان عاملش باشد) (فيه) جار ومجرور متعلق به
خالدين و جمله ان ... استينافيه است و محلي از اعراب ندارد (اولئك) اسم
اشاره در محل رفع ، مبتدا (هم) ضمير فصل (شر البريه) مضاف و مضاف اليه خبر
براي اولئك يا اينكه هم در محل رفع ، مبتداي دوم و شر البريه خبر آن و جمله
هم شر البريه در محل رفع ، خبر براي اولئك به هر حال جمله اولئك ... يا
استيناف بياني است و محلي از اعراب ندارد و يا اينكه در محل رفع ، خبر دوم
براي ان است . (ان الذين آمنو) مانند ان الذين كفروا (و) حرف عطف (عملوا
الصالحات) فعل و فاعل و مفعول ، جمله عطف بر جمله آمنوا است و محلي از
اعراب ندارد (جزاؤهم) مضاف و مضاف اليه ، مبتدا (عند ربهم) مضاف و مضاف
اليه ، ظرف متعل است به محذوف ، حال براي هم در جزاؤهم يا براي جزاؤهم و يا
براي جنات (جنات عدن) مضاف و مضاف اليه خبر