علق قسمي از كرم سياه است كه به عضو مي چسبد و خون را مي مكد (زالو) .
3- اكرم :
بخشنده تر – كريم تر – اسم تفضيل است .
4- علم :
ياد داد – آموخت – آموزش داد – فعل ماضي از باب تفعيل و متعدي دو
مفعولي است .
5- قلم :
اسم ثلاثي مجرد و اسم آلت جامد است .
تركيب :
(اقرء) فعل و فاعل (باسم) جار و مجرور متعلق به عامل محذوف ، حال براي ضمير
فاعلي در اقرء تقدير : اقرء مفتتحاً يا مبتداً باسم (ربك) مضاف و مضاف اليه
و رب نيز مضاف اليه براي اسم (الذي) اسم موصول در محل جر صفت براي رب (خلق)
فعل و فاعل جمله صله موصول است و محلي از اعراب ندارد و جمله اقرء ... نيز
محلي از اعراب ندارد زيرا جمله مستأنفه است (خلق الانسان) فعل و فاعل و
مفعول (من علق) جار و مجرور متعلق به خلق و جمله خلق الانسان محلي از اعراب
ندارد زيرا يا استيناف بياني است و يا بدل و يا تأكيد لفظي است براي جمله
خلق (اول) (اقرء) فعل و فاعل جمله تأكيد لفظي براي اقرء (اول) است و محلي
از اعراب ندارد (و) استينافيه يا حاليه (ربك) مضاف و مضاف اليه مبتدا
(الاكرم) خبر و اين جمله يا استينافيه است و محلي از اعراب ندارد و يا
حاليه است و در محل نصب مي باشد و ذوالحال آن ضمير فاعلي مستتر در اقرء است
(الذي) اسم موصول در محل رفع خبر دوم براي ربك و يا اينكه صفت براي الاكرام
الذي … استيناف بياني است و محلي از اعراب ندارد (علم) فعل و فاعل جمله صله
موصول است و محلي از اعراب ندارد (بالقلم) جار و مجرور متعلق به علم