در اصل به معناي گشاده گرديدن يا گشودن
است ورود را از جهت اينكه زمين را مي شكافد و مي گشايد ( و به جلو مي رود)
نهر ناميده اند و روز را نيز نهار گفته اند زيرا از پرتو و روشنايي آن
تاريكي گشوده و باز مي شود .
4- تجلي :
آشكار گرديد – هويدا شد – فعل ماضي از باب تفعل و در اين باب
لازم است و در اينجا به صورت مضارع معنا مي شود .
5- خلق :
آفريد – فعل ماضي از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل و متعدي يك مفعولي
است .
6- ذكر :
نر – صفت مشبهه است .
7- انثي :
ماده – صفت مشبهه است .
8- سعي :
كوشيدن – كار كردن – مصدر ثلاثي مجرد است .
9- شتي :
پراكنده – گوناگون – جمع مكسر است براي شتيت و كلمه شتيت در اصل
مصدر ثلاثي مجرد است به معناي پراكنده و متفرق گرديدن اما به معناي وصفي
(متفرق – پراكنده) نيز به كار مي رود كه در اينجا نيز همين معناي وصفي مراد
است .
تركيب :
(و) حرف جر و قسم (الليل) مجرور به حرف قسم و اين جار و مجرور متعلق به فعل
محذوف تقدير : اقسم بالليل و اين جمله استينافيه است و محلي از اعراب ندارد
(اذ) ظرف زمان به معناي حين و در اينجا مجرد از معناي شرط است و در محل
نصب و متعلق است به عامل محذوف (و حال قرار گرفته است براي الليل) و مضاف
است (يغشي) فعل و فاعل جمله در محل جر مضاف اليه براي اذا (و) حرف عطف
(النهار اذا تجلي) مانند ماقبل تركيب مي شود .