• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 


تركيب :


(الشمس) جار ومجرور (واو حرف جر و قسم) متعلق به فعل قسم محذوف تقدير : اقسم بالشمس و اين جمله استينافيه است و محلي از اعراب ندارد (و) حرف عطف (ضحيه) مضاف و مضاف اليه عطف بر الشمس (و) حرف عطف (القمر) عطف بر الشمس (اذ) ظرف زمان به معناي حين و در اينجا مجرد از معناي شرط است و در محل نصب و متعلق است به عامل محذوف و حال مي باشد براي الشمس و مضاف است و (تلاه) فعل و فاعل و مفعول جمله در محل جر مضاف اليه براي اذا (والنهار اذا جلاه) (واليل اذا يغشاه) اين دو آيه مانند آيه قبل تركيب مي شود (و) حرف عطف (السماء) عطف بر الشمس (و) حرف عطف (م) محتمل است كه حرف مصدري باشد در اين صورت با جمله ما بعد خود (بناها كه فعل و فاعل و مفعول است) به تأويل مصدر برده مي شود و اين مصدر مؤول عطف بر السماء و مجرور مي باشد . و محتمل است كه ما اسم موصول باشد (بنا بر جواز استعمال ما براي ذي العقل يعني به معناي من) در اين صورت ما در محل جر است بنابر عطف بر السماء و جمله بناها صله موصول است و محلي از اعراب ندارد تقدير بنا بر احتمال اول : و السماء و بناءها .
تقدير بنابر احتمال دوم : و السماء و الذي بناها .
(والارض و ما طحاه) (و نفس و ما سواه) اين دو آيه نيز مانند آيه قبل تركيب مي شود (ف) حرف عطف (الهمه) فعل و فاعل و مفعول (فجوره) مضاف و مضاف اليه مفعول دوم و جمله الهمها ... عطف بر جمله سواها است و محل آن مانند محل جمله معطوف عليه است (و) حرف عطف (تقواه) مضاف و مضاف اليه عطف بر فجورها (قد) حرف تحقيق (افلح) فعل (من) اسم موصول در محل رفع فاعل براي افلح (زكاه) فعل و فاعل و مفعول جمله صله موصول است و محلي از اعراب ندارد و جمله قد افلح ... نيز جواب قسم است و محلي از اعراب ندارد و گفته اند لام تأكيد از سر اين جمله حذف شده است و دليل اين