1– چاشتگاه – اسم ثلاثي مجرد و مفرد است بر وزن فعل گاهي نيز جمع ضحوه مي آيد كه در اين صورت مونث است .
2- قمر :
ماه – ماه از شب سوم تا آخر ماه و قبل از آن هلال گويند . در اصل مصدر ثلاثي مجرد است به معني اشتداد بياض(زياد شدن سفيدي) و ماه را نيز به خاطر سفيديش قمر ناميده اند .
3- تلي :
در پي آمدن – از پي آمدن – فعل ماضي از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل ناقص واوي و متعدي يك مفعولي است .
4- نهار :
رجوع شود به سوره ليل آيه 2 .
5- جلي :
نمايان كرد – روشن و هويدا كرد – فعل ماضي از باب تفعيل و متعدي دو مفعولي است و گاه به مفعول خود به وسيله عن تعدي مي كند گفته مي شود : جلي فلاناً الامر ( روشن و هويدا كرد كار را بر فلان) و جلي عن فلان الامر .
6- ليل :
رجوع شود به آيه 1 از سوره ليل .
7- يغشي :
رجوع شود به آيه 1 از سوره ليل .
8- سماء :
آسمان – هر چيز كه بالاي سر باشد – راغب گويد : سماء هر چيزي بالاي آن است (مفردات ص 249) و لذا به سقف خانه و پشت اسب نيز سماء گفته مي شود لفظ سماء مذكر و مونثش يكسان است و اين كلمه اسم ثلاثي مزيد است و در اصل سماو بوده زيرا از سمو(بلند گرديدن) گرفته شده است واو چون بعد از الف زائده و در كنار واقع شده بود قلب به همزه شد .
9- بني :
ساخت – فعل ماضي از ثلاثي مجرد از باب فعل يفعل و متعدي يك مفعولي است .
10- ارض :
زمين – اسم ثلاثي مجرد و مونث مجازي است .
11- طحي :
گستراند – بسط داد – فعل ماضي از ثلاثي مجرد باب فعل يفعل است و متعدي يك مفعولي است .
12- نفس :
جان – روح – اسم ثلاثي مجرد است و در مجمع البيان آمده است كه