• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 


2- يعذب :

شكنجه مي دهد – عذاب مي كند – فعل مضارع از باب تفعيل و متعدي يك مفعولي است .

3- اياب :

بازگشتن – مصدر ثلاثي مجرد است و در اصل اواب بوده كه واو به خاطر كسره ماقبل قلب به ياء شده است .

تركيب :


(فاء) فاء فصيحه است كه دلالت بر شرط محذوف مي كند تقدير : ان كانوا لاينظرون الي دلائل قدره الله فذكرهم بها . يا ان لم يتعظ بهذه الدلائل فذكرهم بها . (ذكر) فعل و فاعل جمله در محل جزم ، جواب شرط مقدر (انم) ادات حصر است كه مركب از ان (حرف مشبهه بالفعل) و ما (كافه) است بنابراين عمل نمي كند (انت مذكر) مبتدا و خبر و جمله انما انت مذكر جمله استيناف بياني (تعليليه) است و محلي از اعراب ندارد. (لست) فعل ناقص و اسمش (عليهم) جار ومجرور متعلق به مسيطر (ب) حرف جر زائد است و نياز به متعلق ندارد (مصيطر) مجرور به باء و محلا منصوب است بنابر خبر بودن لست و جمله لست ... استيناف بياني است و محلي از اعراب ندارد (ال) ادات استثنا (من) اسم موصول در محل نصب بنابر استثناي متصل (بنابراين مفعول ذكر كه محذوف است (مستثنا منه) مي باشد تقدير : فذكر عبادي الا من تولي و كفر) .
و محتمل است كه مستثنا منه ضمير مجرور در عليهم باشد تقدير : لست عليهم بمتسلط الا علي من تولي و كفر . (تولي) فعل و فاعل جمله صله موصول است و محلي از اعراب ندارد (و) حرف عطف (كفر) فعل و فاعل جمله عطف بر جمله تولي و محلي از اعراب ندارد وجمله لست عليهم ... استيناف بياني است و محلي از اعراب ندارد (ف) حرف عطف (يعذبه الله) فعل و مفعول و فاعل جمله عطف بر جمله استينافيه مقدر است و محلي از اعراب ندارد تقدير : ياخذه يا يحبسه فيعذبه (العذاب) مفعول مطلق (الاكبر) صفت براي العذاب .