• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

لغت اصل من به معناي قطع كردن و بريدن است ممنون به معناي مقطوع و غير ممنون به معناي غير مقطوع و دائمي است به رخ كشيدن نعمت را منت گويند زيرا باعث قطع حقي مي شود كه به سبب آن نعمت به گردن شخص منعم مي آيد توضيح اينكه : منعم در نتيجه انعامش مستحق سپاسگذاري از جانب منعم مي شد اما به خاطر به رخ كشيدن آن نعمت اين حق را از دست مي دهد و آن حق قطع مي گردد .

تركيب :


(ف) فاء فصيحه كه رابط اين جمله است به شرط محذوف (م) اسم استفهام در محل رفع مبتدا (لهم) جار و مجرور متعلق به محذوف خبر براي مبتدا و اين جمله جواب شرط محذوف است و محلي از اعراب ندارد تقدير : اذا كان هذا امرهم يوم القيامه فما لهم لايومنون (لايومنون) فعل منفي و فاعلش جمله در محل نصب حال براي ضمير مجرور لهم (و) حرف عطف (اذ) ظرف زمان استقبال و اسم شرط در محل نصب و متعلق است به جواب خود (به نظر اكثر نحويون) (قري) فعل مجهول (عليهم) جار و مجرور متعلق به قري (القرآن) نائب فاعل و جمله قري ... در محل جر مضاف اليه براي اذا ( به نظر اكثر نحويون كه اذا را مضاف به جمله شرط خود مي دانند) (لايسجدون) فعل منفي وفاعل جمله جواب شرط اذا است و محلي از اعراب ندارد و جمله اذا... در محل نصب عطف بر جمله لا يومنون (بل) حرف اضراب است كه براي اضراب انتقالي آمده است (الذين) اسم موصول در محل رفع مبتدا (كفرو) فعل و فاعل جمله صله موصول است و محلي از اعراب ندارد (يكذبون) فعل و فاعل جمله در محل رفع خبر مبتدا و جمله الذين ... استينافيه است و محلي از اعراب ندارد (و) عاطفه يا حاليه (الله اعلم) مبتدا و خبر اين جمله يا عطف بر جمله مابعد بل است و محلي از اعراب ندارد و يا اينكه حاليه است و در محل نصب است (بم) جار و مجرور متعلق به