• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

صورتي كه به وسيله (لام) تعدي كند به معناي اجازه دادن و گوش دادن و در صورت تعدي به وسيله الي به معناي گوش دادن است .

3- حقت :

سزاوار شد – واجب شد – فعل ماضي مجهول از ثلاثي مجرد و معلوم آن از باب فعل يفعل مي آيد و متعدي يك مفعولي است البته اين فعل به صورت لازم نيز استعمال مي شود . بنابراين حق در صورت اول به معناي واجب كردن و اثبات است و در صورت دوم به معناي واجب شدن و ثابت شدن .

4- مدت :

گسترده شد – كشيده شد – فعل ماضي مجهول از ثلاثي مجرد و معلوم آن از باب فعل يفعل است و متعدي يك مفعولي است گاه نيز به واسطه باء تعدي مي كند .

5- القت :

افكند – بيرون انداخت – پرت كرد – فعل ماضي از باب افعال است اين فعل در اين معنا به يك مفعول خود بي واسطه و به مفعول ديگرش به واسطه الي يا عن تعدي مي كند .

6- تخلت :

تهي شد – گذاشت – فعل ماضي از باب تفعل و لازم است و به وسيله من يا عن تعدي مي كند .

تركيب :


(اذا) تركيب آن در آيات 2 و 3 و 13 و 30 تا 32 سوره مطففين گذاشت (السماء) فاعل براي فعل محذوفي كه فعل مذكور بعد از آن مفسر آن است تقدير : اذا انشقت السماء و اين تركيب بدان سبب است كه اكثر نحويون دخول اذا را بر جمله اسميه جايز نمي دانند زيرا اذا از ادات شرط است و مانند ادات شرط ديگر جمله شرط آن بايد جمله فعليه باشد اما به نظر اخفش كه دخول اذاي شرطيه را بر جمله اسميه جايز مي داند كلمه السماء در اينجا مبتدا است (انشقت) فعل و فاعل جمله جمله تفسيريه است و محلي از اعراب ندارد (به نظر اكثر نحويون) اما به نظر اخفش اين جمله در محل رفع است بنابر خبر بودن براي مبتدا به هر حال جمله